دیگر برایم مهم نیست، فراموشش کرده ام، دیگر ناراحت نیستم، از سر من افتاده ( در مورد یک رابطه تمام شده، یک اتفاق بد، یا احساسات منفی ) - عبارت / جمله
We broke up months ago I am over it now
دیگر علاقه ای ( به چیزی یا کسی ) ندارم، برایم جذابیتش را از دست داده - عبارت / جمله
... [مشاهده متن کامل]
I used to love that TV show but I am over it
از آن وضعیت عبور کرده ام، آن مرحله را پشت سر گذاشته ام، دیگر درگیرش نیستم - عبارت / جمله
That whole drama happened last year I am over it
دیگر علاقه ای ( به چیزی یا کسی ) ندارم، برایم جذابیتش را از دست داده - عبارت / جمله
... [مشاهده متن کامل]
از آن وضعیت عبور کرده ام، آن مرحله را پشت سر گذاشته ام، دیگر درگیرش نیستم - عبارت / جمله