من پرداختش می کنم، من مسئولش هستم
مترادف؛
I’ll pay for it, I got this, it’s on me, I’ll handle it
کاربردهای اصلی:
پرداخت هزینه: > "Don’t worry about the bill — I’ll cover it. " > ( نگران صورت حساب نباش — من پرداختش می کنم. )
... [مشاهده متن کامل]
پذیرفتن مسئولیت: > "If anything goes wrong, I’ll cover it. " > ( اگه مشکلی پیش بیاد، من مسئولش هستم. )
در موقعیت های کاری یا تیمی: > "You take a break, I’ll cover it while you’re gone. " > ( تو برو استراحت، من کارتو انجام می دم تا برگردی. )
مترادف؛
کاربردهای اصلی:
پرداخت هزینه: > "Don’t worry about the bill — I’ll cover it. " > ( نگران صورت حساب نباش — من پرداختش می کنم. )
... [مشاهده متن کامل]
پذیرفتن مسئولیت: > "If anything goes wrong, I’ll cover it. " > ( اگه مشکلی پیش بیاد، من مسئولش هستم. )
در موقعیت های کاری یا تیمی: > "You take a break, I’ll cover it while you’re gone. " > ( تو برو استراحت، من کارتو انجام می دم تا برگردی. )