🔸 معادل فارسی: به راحتی انجام می شود / کار سختی نیست / به سادگی ممکن است
در زبان محاوره ای: راحت انجام می شه، مثل آب خوردنه، پیش میاد
🔸 تعریف ها:
1. ( بیان آسان بودن کار ) : برای گفتن اینکه انجام یک کار ساده و بدون زحمت است.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: It’s easily done if you follow the instructions. اگر دستورالعمل ها رو دنبال کنی، راحت انجام می شه.
2. ( بیان رایج بودن اشتباه ) : برای دلگرمی دادن یا کم اهمیت جلوه دادن یک اشتباه کوچک. مثال: Don’t worry about spilling the coffee – it’s easily done. نگران ریختن قهوه نباش – پیش میاد.
🔸 مترادف ها: simple – effortless – straightforward – easy – uncomplicated – piece of cake – no problem
در زبان محاوره ای: راحت انجام می شه، مثل آب خوردنه، پیش میاد
🔸 تعریف ها:
1. ( بیان آسان بودن کار ) : برای گفتن اینکه انجام یک کار ساده و بدون زحمت است.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: It’s easily done if you follow the instructions. اگر دستورالعمل ها رو دنبال کنی، راحت انجام می شه.
2. ( بیان رایج بودن اشتباه ) : برای دلگرمی دادن یا کم اهمیت جلوه دادن یک اشتباه کوچک. مثال: Don’t worry about spilling the coffee – it’s easily done. نگران ریختن قهوه نباش – پیش میاد.
🔸 مترادف ها: simple – effortless – straightforward – easy – uncomplicated – piece of cake – no problem