1. by itself
خود به خود،به خودی خود،فی نفسه،به ذاته
2. lend itself (or oneself) to
به درد خوردن،به کار آمدن،مناسب بودن برای
3. offer itself
پیش آمدن،روی دادن،رخ دادن
4. himself, herself, itself
خودش
5. history repeats itself
تاریخ تکرار می شود.
6. the work itself is easy but my coworkers are unpleasant
کار فی نفسه آسان است ولی همکارانم آدم های خوبی نیستند.
7. speaks for itself
واضح است،آشکار است،نیاز به توضیح ندارد
8. fiction should confine itself to reporting emotion and behavior
داستان باید به بیان احساس و رفتار محدود باشد.
9. iowa is billing itself as the center of american meat production
ایوا خود را مرکز تولید گوشت امریکا معرفی (تبلیغ) می کند.
10. the cat rolled itself into a ball
گربه خود را مثل گوی قلمبه کرد.
11. the dog bit itself
سگ خودش را گاز گرفت.
12. the family established itself in a large house
خانواده در منزل بزرگی مستقر شد.
13. the fire burned itself out
آتش خودش خاموش شد.
14. the screw worked itself loose
پیچ کم کم شل شد.
15. the snake coiled itself around my leg
مار دور پایم حلقه زد.
16. the snake twisted itself around the branch
مار خودش را دور شاخه پیچید.
17. the snake wound itself around the tree
مار خودش را دور درخت حلقه کرد.
18. the snake wreathed itself round the branch
مار خود را دور شاخه پیچید.
19. the strom spent itself
توفان خود بخود فروکش کرد.
20. a discussion that resolved itself into dispute
مذاکره ای که تبدیل به جدال شد
21. it didn't happen of itself
آن خود به خود اتفاق نیافتاد.
22. refusal to choose is itself a choice
خودداری از انتخاب،خود (نوعی) انتخاب است.
23. suddenly the snake righted itself and died
ناگهان مار (بدن) خود را راست کرد و مرد.
24. the bird is not itself today
پرنده امروز خودش نیست (مثل هر روزش نیست).
25. the bullet had buried itself in the tree
گلوله در درخت فرو رفته بود.
26. the door locks by itself
در خود به خود قفل می شود.
27. the human body adjusts itself to heat and cold
بدن انسان خود را با سرماو گرما تطبیق می دهد (سازگار می کند).
28. the revolver discharged by itself
هفت تیر خود به خود در رفت.
29. the sonata form was itself a derivative of opera
فرم سوناتا خود از اپرا ریشه گرفته بود.
30. a long snake had writhed itself around the tree
یک مار دراز خود را دور درخت پیچیده بود.
31. the body of the novel itself is two hundred pages
خود متن رمان دویست صفحه است.
32. the soviet union toppled by itself
اتحاد جماهیر شوروی خود به خود فرو ریخت.
33. the tooth fell off by itself
دندان خودبخود افتاد.
34. this country has not allied itself with any superpowers
این کشور با هیچ ابرقدرتی متحد نشده است.
35. when a suitable moment offers itself
هرگاه که وقت مناسبی پیش بیاید
36. his poetry does not easily yield itself to interpretation
شعر او به آسانی قابل تفسیر نیست.
37. the wave hunched up and threw itself on the shore
موج برآمده شد و خود را بر ساحل افکند.
38. she had become disenchanted even with life itself
او حتی از زندگی هم سیر شده بود.
39. this kind of fish does not limit itself to fresh water
این نوع ماهی خودش را به آب شیرین محدود نمی کند.
40. this machine is programmed to start by itself
این ماشین تنظیم شده است که خود به خود به کار بیافتد.
41. a boa kills its prey by curling and constricting itself
مار بوآ با حلقه کردن و همفشردن خود طعمه اش را می کشد.
42. he muttered a spell and the door opened by itself
وردی را زمزمه کرد و در خود بخود باز شد.
43. the equation of the country's leader with the country itself
برابر دانستن رهبر کشور با خود کشور
44. an outrage against not only newspapers but also the society itself
توهین بزرگی نه تنها به روزنامه ها بلکه به اجتماع
45. evidence clarifying a document but not deriving from the document itself is evidence aliunde
شواهدی که مدرک را تفسیر می کند ولی از خود مدرک ناشی نشده شواهد ثانوی نامیده می شود.
46. they only know of the phantasms of truth, not truth itself
آنان فقط از سایه های حقیقت خبر دارند نه از خود آن.
47. o that this too too solid flesh would melt and resolve itself into a dew . . .
(شکسپیر) چه می شد اگر این جسم بسیار بسیار پلید آب می شد و تبدیل به شبنم می گردید . . .
48. sometimes the late professor gharib's annotations are more interesting than the text itself
گاهی حواشی نویسی مرحوم استاد قریب از خود متن جالب تر است.
49. good fortune and bad fortune are often the product of the human mind itself
خوشبختی و بدبختی اغلب زاده ی اندیشه ی خود انسان ها است.
50. it is never possible to dissociate the meaning of a word from a word itself
هرگز ممکن نیست که معنی واژه را از خود واژه منفک کرد.