1. its body is the size of a cat
جثه اش به اندازه یک گربه است.
2. its branches grow horizontally
شاخه های آن به طور افقی رشد می کنند.
3. its bulk is twice that of an elephant
گندگی آن دو برابر فیل است.
4. its enough to drive anyone to the dogs
کافی است که هرکسی را مستاصل کند.
5. its faults have been blatantly demonstrated
عیوب آن به طور بارزی نشان داده شده است.
6. its pieces were screwed together with long screws
قطعات آن با پیچ های بلند به هم پیچ شده بودند.
7. its price is too high
قیمت آن خیلی زیاد است.
8. despite its natural riches, that country is lamentably backward
علیرغم ثروت های طبیعی،آن کشور به طور تاسف انگیزی عقب افتاده است.
9. despite its neutrality, the country was again sucked into war
علیرغم بی طرفی،آن کشور دوباره به ورطه ی جنگ کشیده شد.
10. following its lively youth, the city fell into hard times
پس از طی دوران پررونق نوپایی،اوضاع آن شهر بد شد.
11. in its solid phase water exists as ice
در حالت جامد آب به صورت یخ است.
12. on its turret we saw a ringdove sitting / sadly saying cuckoo? cuckoo?
(خیام) دیدیم که بر کنگره اش فاخته ای / بنشسته و می گفت که کوکو؟ کوکو؟
13. within its spacious borders, canada contains great riches
سرزمین های پهناور کانادا ثروت فراوانی را دربردارد.
14. in its entirety
کلا،به طور کامل،تماما،سراپا،سراسر
15. america mobilized its industry to help the allies
امریکا صنایع خود را بسیج کرد تا به متفقین کمک کند.
16. bureaucracy and its concomitant dangers of corruption and delay
دیوان سالاری و خطرات همایند آن که عبارتند از فساد و تاخیر
17. france withdrew its objection to the treaty
فرانسه از مخالفت خود با آن قرارداد صرفنظر کرد.
18. germany and its trade competitors
آلمان و رقبای بازرگانی آن
19. i noticed its stink from afar
گند آن را از دور احساس کردم.
20. i place its weight at five tons
من وزن آن را پنج تن برآورد می کنم.
21. kashan and its surrounding villages
کاشان و دهات گرداگرد آن
22. water seeks its level
آب در یک سطح پخش می شود.
23. set on its ear
جنجال بر پا کردن،شلوغ پلوغ کردن،به هم ریختن
24. water seeks its own level
هر کسی به اندازه ی استعداد و جربزه اش ترقی می کند
25. . . . it is its instinct
. . . اقتضای طبیعتش این است.
26. . . . wretchedness reached its ultimate
. . . مشقت به حد نهایت رسید.
27. a bird flapping its wings
پرنده ای که بال می زند.
28. a bird spreads its wings
پرنده بال های خود را می گستراند.
29. a bird thrashing its wings
پرنده ای که پر و بال می زند
30. a boa kills its prey by curling and constricting itself
مار بوآ با حلقه کردن و همفشردن خود طعمه اش را می کشد.
31. a cat preens its fur
گربه موی خود را با لیسیدن تمیز می کند.
32. a desk and its appurtenances
میز تحریر و متعلقات آن
33. a peacock flares its feathers
طاووس پرهای خود را گسترده می کند.
34. a spider weaves its web
عنکبوت تار خود را می تند.
35. a tiger and its cubs
پلنگ و بچه هایش
36. a tiger stalks its prey
پلنگ با کمین کردن طعمه ی خود را می گیرد.
37. a tree spreading its branches abroad
درختی که شاخه های خود را به اطراف گسترده است
38. a woodpecker uses its beak like a drill
دارکوب نوک خود را همچون مته به کار می برد.
39. an eagle expands its wings
عقاب بال های خود را می گستراند.
40. atomic energy and its attendant dangers
انرژی اتمی و خطرهای همایند آن
41. each plan has its merits
هر نقشه ای محسناتی دارد.
42. each science has its own valid methods
هر علمی روش های موثر خودش را دارا است.
43. each ship flies its own country's flag
هر کشتی پرچم کشور خود را می افرازد.
44. english democracy had its beginning in the magna carta
مگنا کارتا آغاز دموکراسی انگلیس بود.
45. food had lost its savor for him
برای او خوراک مزه ی خود را از دست داده بود.
46. ford company recalled its 1996 trucks
کمپانی فورد کامیون های سال 1996 خود را فراخوان کرد.
47. his fame reached its peak
شهرت او به اوج خود رسید.
48. if sorrow mobilizes its forces to shed lovers' blood. . .
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد. . .
49. in addition to its denotation, the word "mother" also connotes "origin" and "nurturer"
واژه ی مادر علاوه بر معنی اصلی خود دارای همباره های (معانی ضمنی) ((سرمنشا)) و ((پرورنده)) نیز هست.
50. it has sustained its reputation for a long time
مدتهاست که شهرت خود را حفظ کرده است.
51. new york, in its totality, consists of five boroughs
نیویورک در کل دارای پنج محله است.
52. old age and its consequent infirmities
پیری و سستی های پی آیند آن (ناشی از آن)
53. soil leached of its salts by too much rain
خاکی که باران های زیاد املاح آن را شسته و برده است
54. stale venison loses its gamy flavor
گوشت آهوی مانده مزه ی تند خود را از دست می دهد.
55. that country attained its independence two years ago
آن کشور دو سال پیش استقلال خود را به دست آورد.
56. the baby wriggles its toes
کودک انگشتان پای خود را تکان می دهد.
57. the bear hugged its trainer to death
خرس مربی خود را آنقدر در بغل فشرد که مرد.
58. the bird spreads its wings
پرنده بال های خود را گسترده می کند.
59. the cat humped its back
گربه پشت خود را کوژ کرد.
60. the cat lashed its tail
گربه دم خود را شلاقی تکان داد.
61. the cat retracted its claws
گربه چنگال های خود را تو کشید.
62. the company maximized its profits
شرکت سود خود را به بیشینه رساند.
63. the company split its stocks two to one
شرکت سهام خود را دو به یک تقسیم کرد.
64. the cow switched its tail
گاو دم خود را شلاق وار تکان داد.
65. the dog followed its mistress
سگ دنبال صاحبش حرکت می کرد.
66. the dog moves its tail
سگ دم خود را تکان می دهد.
67. the dog slipped its leash
سگ افسارش را باز کرد.
68. the earth and its neighboring planets
کره ی زمین و سیارات همجوار آن
69. the elephant shook its ponderous body violently
فیل جثه ی سترگ خود را به شدت تکان داد.
70. the enemy planned its attack carefully
دشمن حمله ی خود را با دقت طرح ریزی کرد.