1. an itinerary that took them through canada
مسیری که آنها را به سرتاسر کانادا برد
2. a typed itinerary was given to each one of us
یک برنامه ی سفر تایپ شده به هر یک از ما داده شد.
3. he wrote the itinerary on a daily basis
او سفرنامه را روزانه می نوشت.
4. Your itinerary includes a visit to Stonehenge.
 [ترجمه گوگل]برنامه سفر شما شامل بازدید از استون هنج است 
[ترجمه ترگمان]برنامه سفر شما شامل بازدید از استون Stonehenge می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. This itinerary leaves us plenty of leeway.
 [ترجمه گوگل]این سفر برای ما آزادی عمل زیادی ایجاد می کند 
[ترجمه ترگمان]این خط سیر به مقدار زیادی حرکت میکنه 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The next place on our itinerary was Silistra.
 [ترجمه گوگل]مکان بعدی در برنامه سفر ما Silistra بود 
[ترجمه ترگمان] محل بعدی برنامه \"Silistra\" بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. The National Gallery is on most tourists' itinerary.
 [ترجمه گوگل]گالری ملی در برنامه سفر بیشتر گردشگران قرار دارد 
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. His itinerary would take him from Bordeaux to Budapest.
 [ترجمه گوگل]برنامه سفر او را از بوردو به بوداپست می برد 
[ترجمه ترگمان]برنامه سفر وی او را از بوردو به بوداپست برد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Initially Pontypool's name was on the tour itinerary for one of the mid-week matches.
 [ترجمه گوگل]در ابتدا نام Pontypool در برنامه تور برای یکی از مسابقات اواسط هفته بود 
[ترجمه ترگمان]در ابتدا نام Pontypool در برنامه سفر برای یکی از بازی های نیمه هفته بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. That first year, by happy accident, the itinerary was set for every ride that has followed.
 [ترجمه گوگل]در آن سال اول، بر اثر تصادف خوشحال کننده، برنامه سفر برای هر سواری که بعد از آن انجام شد تعیین شد 
[ترجمه ترگمان]در سال اول، با یک تصادف شاد، برنامه سفر برای هر سواری که دنبال شده بود تنظیم شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Itinerary from Day 10 is as follows: 1 night Delhi, 5 nights Srinagar, 1 night Delhi.
 [ترجمه گوگل]برنامه سفر از روز 10 به شرح زیر است: 1 شب دهلی، 5 شب سرینگر، 1 شب دهلی 
[ترجمه ترگمان]Itinerary از روز ۱۰ به شرح زیر است: ۱ شب دهلی، ۵ شب سرینگر، ۱ شب دهلی 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Ticket wallet containing your detailed itinerary, luggage labels, travel information, etc.
 [ترجمه گوگل]کیف بلیط حاوی برنامه سفر دقیق، برچسب چمدان، اطلاعات سفر و غیره 
[ترجمه ترگمان]کیف پول حاوی برنامه سفر مفصل، برچسب های چمدان، اطلاعات مسافرتی و غیره 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. For those who want a less strenuous itinerary, there is an alternate touring and shopping plan for these few days.
 [ترجمه گوگل]برای کسانی که خواهان یک برنامه سفر کمتر سخت و طاقت فرسا هستند، یک برنامه تور و خرید جایگزین برای این چند روز وجود دارد 
[ترجمه ترگمان]برای کسانی که برنامه سفر سخت تری دارند، برای این چند روز یک برنامه تور و خرید متناوب وجود دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Will there be a recommended itinerary apart from the buildings you have already mentioned?
 [ترجمه گوگل]آیا جدا از ساختمان هایی که قبلاً ذکر کردید، برنامه سفر پیشنهادی وجود خواهد داشت؟ 
[ترجمه ترگمان]آیا یک برنامه سفر پیشنهادی جدا از ساختمان هایی که قبلا به آن ها اشاره کرده اید، وجود خواهد داشت؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. At this stage of the itinerary I propose to suspend the journey south and visit the eastern glens.
 [ترجمه گوگل]در این مرحله از برنامه سفر من پیشنهاد می کنم که سفر به سمت جنوب را به حالت تعلیق درآوریم و از گلنز شرقی بازدید کنیم 
[ترجمه ترگمان]در این مرحله از برنامه سفر، پیشنهاد می کنم که سفر به جنوب را به تعویق بیندازید و به دره های شرقی سفر کنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید