1. rough, itchy socks
جوراب زبر و خارش آور
2. i felt itchy all over my body
در تمام بدنم احساس خارش می کردم.
3. i was fresh out of college and itchy for travel
تازه از دانشگاه درآمده بودم و دلم برای مسافرت لک می زد.
4. The sun brought her out in an itchy rash.
[ترجمه گوگل]آفتاب او را با بثورات خارش دار بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]خورشید او را با جوش و جوش بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. My eyes sometimes get red and itchy in the summer.
[ترجمه گوگل]چشمانم گاهی در تابستان قرمز و خارش می کنند
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها چشمانم سرخ می شوند و در تابستان خارش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. My skin has broken out in an itchy rash.
[ترجمه گوگل]پوستم به صورت جوش های خارش دار ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان] پوست من با خارش خارش افتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The dust made me feel itchy all over.
[ترجمه گوگل]گرد و غبار باعث شد همه جا احساس خارش کنم
[ترجمه ترگمان]گرد و خاک باعث شد که بدنم به خارش بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The trip gave me itchy feet and I wanted to travel more.
[ترجمه گوگل]سفر باعث خارش پاهایم شد و می خواستم بیشتر سفر کنم
[ترجمه ترگمان]این سفر باعث خارش پاهای من شد و من می خواستم بیشتر سفر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. These tights are all itchy.
[ترجمه گوگل]این جوراب شلواری همش خارش داره
[ترجمه ترگمان]این لباسای تنگ به خارش افتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. If your skin tingles or feels hot and itchy, the chances are you've overdone it.
[ترجمه گوگل]اگر پوست شما احساس سوزن سوزن شدن یا احساس گرما و خارش کردید، به احتمال زیاد در مصرف آن زیاده روی کرده اید
[ترجمه ترگمان]اگر پوست شما به خارش می افتد و یا احساس خارش و خارش می کند، احتمال آن بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This is characterised by a scaly and sometimes itchy scalp, but it shouldn't be red or sore.
[ترجمه گوگل]این با پوسته پوسته شدن و گاهی اوقات خارش سر مشخص می شود، اما نباید قرمز یا دردناک باشد
[ترجمه ترگمان]این باعث خارش پوست سر و گاهی اوقات خارش پوست می شود، اما نباید قرمز و یا زخمی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Frankie's twitchy legs and itchy scalp pulled his thoughts back to the present.
[ترجمه گوگل]پاهای پرش و خارش سر فرانکی افکار او را به زمان حال بازگرداند
[ترجمه ترگمان]پاهای عصبی فرانکی و خارش پوست سرش را به زمان حال عقب کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I feel terrible and my eyes are itchy.
[ترجمه گوگل]احساس وحشتناکی دارم و چشمانم خارش دارند
[ترجمه ترگمان]احساس بدی دارم و چشمام به خارش افتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Milk taken at breakfast time produced itchy skin by lunchtime, and severe bloating and diarrhoea in the afternoon.
[ترجمه گوگل]شیری که در زمان صبحانه مصرف میشود تا ناهار باعث خارش پوست و بعد از ظهر نفخ و اسهال شدید میشود
[ترجمه ترگمان]شیری که در زمان صبحانه گرفته شد باعث خارش پوست در هنگام ناهار و نفخ و باد شدید و اسهال شدید در بعد از ظهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. His collar felt itchy and he could smell some strange tense body-smell coming from his armpits.
[ترجمه گوگل]یقه اش احساس خارش می کرد و بوی تنش عجیبی از زیر بغلش می آمد
[ترجمه ترگمان]یقه او به خارش افتاده بود و او می توانست بوی عجیبی را که از زیر بغلش بیرون میامد استشمام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید