1. itching socks
جوراب های خارش آور
2. i am itching for them to leave so that i can go to bed
خیلی دلم می خواهد آنها بروند تا بتوانم بخوابم.
3. they were itching to start a fight
آنها دنبال بهانه می گشتند که کتک کاری راه بیاندازند.
4. have an itching palm
(عامیانه) 1- شهوت پول داشتن 2- اهل رشوه بودن
5. He was itching to hear the results.
[ترجمه گوگل]او از شنیدن نتایج احساس خارش می کرد
[ترجمه ترگمان]او به خارش افتاده بود تا نتایج را بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The crowd was itching for a fight.
7. The lad's itching to go to university.
[ترجمه گوگل]پسر برای رفتن به دانشگاه خارش دارد
[ترجمه ترگمان]پسرک دلش می خواست به دانشگاه برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It may be that the itching is caused by contact with irritant material.
[ترجمه گوگل]ممکن است خارش ناشی از تماس با مواد محرک باشد
[ترجمه ترگمان]شاید خارش ناشی از تماس با مواد تحریک کننده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This cream will reduce the itching.
10. By four o'clock I was itching for the meeting to end.
[ترجمه گوگل]تا ساعت چهار احساس خارش داشتم که جلسه تمام شود
[ترجمه ترگمان]تا ساعت چهار تنم به خارش افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I'm itching to tell you the news!
[ترجمه گوگل]دلم برای گفتن این خبر می سوزد!
[ترجمه ترگمان]دلم می خواهد اخبار را به تو بگویم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He's itching to get back to work.
[ترجمه گوگل]او برای بازگشت به کارش خارش دارد
[ترجمه ترگمان]دلش می خواهد برگردد سر کار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I was itching to get involved and to bring my own theories into practice.
[ترجمه گوگل]دلم می خواست درگیر شوم و تئوری های خودم را عملی کنم
[ترجمه ترگمان]من برای درگیر شدن و آوردن نظریه های خودم در عمل به خارش افتاده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This itching is driving me mad.
[ترجمه گوگل]این خارش داره دیوونم میکنه
[ترجمه ترگمان]این خارش داره منو دیوونه می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He was itching for a chance to show how good he was.
[ترجمه گوگل]او در حال خارش برای فرصتی بود که نشان دهد چقدر خوب است
[ترجمه ترگمان]دلش می خواست فرصتی پیدا کند که نشان دهد چه آدم خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید