itch for

جمله های نمونه

1. The crowd was itching for a fight.
[ترجمه گوگل]جمعیت برای دعوا می‌لرزید
[ترجمه ترگمان]جمعیت به دنبال دعوا گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was itching for a fight.
[ترجمه گوگل]برای دعوا خارش داشت
[ترجمه ترگمان]دلش می خواست بجنگد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Shylock has an itch for money.
[ترجمه گوگل]شایلوک برای پول خارش دارد
[ترجمه ترگمان]((شای لاک)به خاطر پول خارش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. By four o'clock I was itching for the meeting to end.
[ترجمه گوگل]تا ساعت چهار احساس خارش داشتم که جلسه تمام شود
[ترجمه ترگمان]تا ساعت چهار تنم به خارش افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was itching for a chance to show how good he was.
[ترجمه گوگل]او در حال خارش برای فرصتی بود که نشان دهد چقدر خوب است
[ترجمه ترگمان]دلش می خواست فرصتی پیدا کند که نشان دهد چه آدم خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The general was itching for a fight.
[ترجمه گوگل]ژنرال برای دعوا خارش داشت
[ترجمه ترگمان]ژنرال برای مبارزه به خارش افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No doubt he had observed her talking to the Shergolds and was itching for the chance to find out what she knew.
[ترجمه گوگل]بدون شک او را در حال صحبت با شرگولدها مشاهده کرده بود و از این فرصت می خواست که بفهمد او چه می داند
[ترجمه ترگمان]شکی نبود که او را دیده بود که با the حرف می زد و از این فرصت استفاده می کرد تا بفهمد او چه می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Polly itches for her, but they continue to construe.
[ترجمه گوگل]پولی برای او خارش می کند، اما آنها همچنان به تعبیر می کنند
[ترجمه ترگمان]، \"پولی\" به خاطر اون می خاره اما اونا به تفسیر کردن ادامه میدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was a beautiful beach, and Breeze's fingers itched for a paintbrush.
[ترجمه گوگل]ساحل زیبایی بود و انگشتان بریز برای قلم مو خارش می کردند
[ترجمه ترگمان]ساحل زیبایی بود و fingers به خاطر یک قلم مو به خارش افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His stock on the street was down, and he was itching for an opportunity to redeem it.
[ترجمه گوگل]سهام او در خیابان پایین آمده بود، و او در حال خارش برای فرصتی برای بازخرید آن بود
[ترجمه ترگمان]سهام او در خیابان به زمین افتاده بود و از فرصتی که برای جبران آن استفاده کرده بود، می خارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They thunder into the wasteground opposite, then stop and wait, itching for a fight with their pursuers.
[ترجمه گوگل]آنها در زمین بایر روبروی خود رعد و برق می زنند، سپس می ایستند و منتظر می مانند تا با تعقیب کنندگان خود درگیر شوند
[ترجمه ترگمان]به نقطه مقابل شلیک می کنند، بعد می ایستند و منتظر می مانند تا با تعقیب کننده ها مبارزه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was a raw young bull, itching for more action and glamour in his life.
[ترجمه گوگل]او یک گاو نر جوان خام بود که برای عمل و زرق و برق بیشتر در زندگی خود خارش می کرد
[ترجمه ترگمان]او یک نر جوان خام بود و به خاطر رفتار و glamour بیشتر به خارش افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Nestle has been itching for a big deal and Ralston must have been at the top of their list of potential targets.
[ترجمه گوگل]نستله برای معامله بزرگی احساس خارش کرده است و رالستون باید در صدر فهرست اهداف بالقوه آنها قرار داشته باشد
[ترجمه ترگمان]نستله منتظر یک معامله بزرگ بوده و رالستون در صدر فهرست اهداف بالقوه قرار داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He's itching for a try.
[ترجمه گوگل]او برای امتحان خارش دارد
[ترجمه ترگمان]دلش می خواهد تلاش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• long for, desire, crave

پیشنهاد کاربران

مثال؛
I’m itching for a vacation. I need a break from work.
A person might say, “I’m itching for some chocolate. I haven’t had any in weeks. ”
In a conversation about a new video game release, someone might say, “I’m itching to get my hands on that game. ”
چیزی رو از ته دل و سریعاً خواستن
مثال:
he was itching to hear his exam result
او شدیداً می خواست نتیجه آزمونش را بشنود
مثالی دیگر:
She was itching to get back to her hometown
او از ته قلب می خواست به زادگاهش بازگردد

بپرس