فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: itches, itching, itched
حالات: itches, itching, itched
• (1) تعریف: to feel a sensation, as on the skin, that causes a desire to scratch.
- Athlete's foot causes the toes to itch.
[ترجمه گوگل] پای ورزشکار باعث خارش انگشتان پا می شود
[ترجمه ترگمان] پای ورزش کار موجب خارش انگشتان پا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] پای ورزش کار موجب خارش انگشتان پا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to cause such a sensation.
- My wool sweater itches, so I wear a thick cotton shirt under it.
[ترجمه گوگل] ژاکت پشمی من خارش می کند، بنابراین یک پیراهن نخی ضخیم زیر آن می پوشم
[ترجمه ترگمان] ژاکت پشمی من میخاره و من یه پیراهن نخی ضخیم زیرش می پوشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ژاکت پشمی من میخاره و من یه پیراهن نخی ضخیم زیرش می پوشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: to have a restless, persistent craving for something or to do something.
- She itched for a new challenge.
[ترجمه شان] او برای یک چالش جدید بی تاب بوذ .|
[ترجمه گوگل] او برای یک چالش جدید احساس خارش کرد[ترجمه ترگمان] او آرزومند یک چالش جدید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: (informal) to scratch something that itches.
• مشابه: scratch
• مشابه: scratch
فعل گذرا ( transitive verb )
• (1) تعریف: to cause (one) to desire to scratch, as by irritating the skin.
- His collar itched him.
[ترجمه شان] یقه ( پیراهن ) او ، موجب خارش شده بود.|
[ترجمه گوگل] یقه اش او را خارش می کرد[ترجمه ترگمان] یقه اش باز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: (informal) to scratch (a spot that itches).
• مشابه: scratch
• مشابه: scratch
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a tingling sensation or irritation of the skin that prompts the desire to scratch, or any of several contagious diseases that cause such an irritation.
• مشابه: tingle
• مشابه: tingle
• (2) تعریف: a restless and usu. persistent craving.
- He has an itch for constant change.
[ترجمه شان] او اشتیاق وافری برای دگرگونی های پایدار ( همیشگی ) دارد.|
[ترجمه گوگل] او برای تغییر مداوم خارش دارد[ترجمه ترگمان] او برای تغییر مداوم خارش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید