italicize

/ɪˈtælɪsaɪz//ɪˈtælɪsaɪz/

با حروف (وات های) ایتالیک نوشتن، با حروف یکبری یا خوابیده نوشتن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: italicizes, italicizing, italicized
• : تعریف: to print in italic type, or to underscore with a single line in a handwritten text.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: italicization (n.)
• : تعریف: to use italic type or underscoring in one's written expression, as for emphasis.

جمله های نمونه

1. All book titles have been italicized.
[ترجمه فیض] همه عناوین کتاب با حروف مورب نوشته شده اند.
|
[ترجمه گوگل]تمام عناوین کتاب به صورت مورب نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]همه عناوین کتاب ها italicized بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Words are sometimes italicized for emphasis.
[ترجمه فیض] گاهی برای تأکید، کلمات با حروف مورب نوشته می شوند.
|
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات کلمات برای تاکید به صورت مورب در می آیند
[ترجمه ترگمان]کلمات گاهی به معنی تاکید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One nice touch lets you italicize and embolden text simply by highlighting it and clicking on one of the toolbox icons.
[ترجمه گوگل]یک لمس خوب به شما این امکان را می دهد که متن را به سادگی با برجسته کردن و کلیک کردن بر روی یکی از نمادهای جعبه ابزار، به صورت مورب و برجسته کنید
[ترجمه ترگمان]یک تماس خوب به شما این امکان را می دهد که متن را به سادگی با برجسته کردن آن و کلیک کردن بر روی یکی از the toolbox جسور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. First of all, every italicized phrase allows enormous scope for subjectivity and bias.
[ترجمه گوگل]اول از همه، هر عبارت ایتالیک، دامنه وسیعی را برای ذهنیت و سوگیری می دهد
[ترجمه ترگمان]اول از همه، هر عبارت italicized به گستره وسیعی برای ذهنیت و تعصب اجازه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In this book, we italicize comments to make them stand out from the normal program text.
[ترجمه گوگل]در این کتاب، نظرات را به صورت مورب در می‌آوریم تا آنها را از متن عادی برنامه متمایز کنیم
[ترجمه ترگمان]در این کتاب، ما نظرات خود را مطرح می کنیم تا آن ها را از متن برنامه عادی خارج کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As if to italicize the point, little Charles crept under the kitchen table, only to have his mother accidentally kick him in the head as she crossed her legs.
[ترجمه گوگل]چارلز کوچولو مثل اینکه بخواهد موضوع را به صورت مورب بیان کند، زیر میز آشپزخانه خزید، اما مادرش به طور تصادفی در حالی که پاهایش را روی هم گذاشته بود به سرش لگد زد
[ترجمه ترگمان]چارلز کوچولو، انگار می خواست موضوع را عوض کند، چارلز کوچولو زیر میز آشپزخانه خزید، فقط برای اینکه مادرش تصادفا او را هنگام عبور از روی پاهایش شوت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Has a lot of useful character-editing functions italicize, bold, shift. . .
[ترجمه گوگل]دارای بسیاری از توابع مفید ویرایش کاراکتر به صورت مورب، پررنگ، تغییر است
[ترجمه ترگمان]آیا کاره ای زیادی برای ویرایش ویژگی های شخصیتی مفید، italicize، تغییر شغل انجام شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Italicize( or underline) titles of books, plays or feature films; use quotation marks to indicate titles of poems, stories or articles.
[ترجمه گوگل]عناوین کتاب‌ها، نمایشنامه‌ها یا فیلم‌های داستانی را مورب (یا زیر خط‌کش) کنید از علامت نقل قول برای نشان دادن عنوان شعر، داستان یا مقاله استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]عناوین کتاب، نمایش و نمایش فیلم ها؛ استفاده از علامت های نقل قول برای نشان دادن عناوین اشعار، داستان ها یا مقالات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Capitalize the first letter, capitalize or italicize the entire mark, place the mark in quotes, use a different type style or font for the mark than for the generic name.
[ترجمه گوگل]حرف اول را بزرگ بنویسید، کل علامت را بزرگ یا مورب بنویسید، علامت را در گیومه قرار دهید، از سبک یا فونت متفاوتی برای علامت نسبت به نام عمومی استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]با حروف اول، حروف اول را با حروف بزرگ پر کنید، علامت را در quotes قرار دهید، از یک سبک و یا فونت متفاوتی برای علامت استفاده کنید تا نام عمومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You can Bold or Italicize the selected font.
[ترجمه گوگل]می توانید فونت انتخاب شده را پررنگ یا مورب کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید فونت انتخاب شده را پررنگ یا Italicize کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this book, we italicize stand out from the normal program text.
[ترجمه گوگل]در این کتاب، ما ایتالیک را از متن برنامه معمولی متمایز می کنیم
[ترجمه ترگمان]در این کتاب، ما باید از متن برنامه عادی خارج شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bold text, italicize words, or even upload your own photos and videos.
[ترجمه گوگل]متن پررنگ، ایتالیک کردن کلمات، یا حتی آپلود عکس ها و ویدیوهای خود
[ترجمه ترگمان]متن پررنگ، کلمات italicize، یا حتی تصاویر و فیلم های خود را آپلود کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Italicize and left-align these descriptions.
[ترجمه گوگل]این توضیحات را به صورت مورب و چپ تراز کنید
[ترجمه ترگمان]Italicize و چپ - این توصیفات را با هم همسو می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dara does most of the talking, in her histrionic, italicized, ironic way.
[ترجمه گوگل]دارا بیشتر صحبت ها را به شیوه تاریخی، مورب و کنایه آمیز خود انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]دارا، بیش از همه حرف زدن، مربوط به نمایش مربوط به نمایش او، مسخره و طنزآمیز را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• print in italics, print using a form of type in which the letters lean to the right (also italicise)

پیشنهاد کاربران

بپرس