حیفِ که فلان کار انجام نشه
... [مشاهده متن کامل]
بشین.
جناب آقای دکتر تشریف دارن؟ قربان! خودتونید؟
سلام عرض میکنم. من اسمیت هستم قربان.
خواهش میکنم، خواهش میکنم، آقای دکتر! خواهش میکنم. . .
آقای دکتر میخواستم از حضورتون اجازه بگیرم، جسارتاً چند جعبه ازون ماهی های ناقابل بهتون تقدیم بکنم.
قربان من فکر کردم حیفِ که سرکار نچشید؛ نوبره.
بله. . . بله. . . بله قربان، امر بفرمایید. . . قابل نداره قربان، وظیفه م بوده، خواهش میکنم. . . خواهش میکنم. . . چشم.
راستی آقای دکتر من یه خواهش دیگه هم داشتم. . . این آقای دکتر کلارکسون. . .
بله. . . بله. . . بله قربون. . بنده هم همینو عرض میکنم. . .
چشم. . چشم. . . هر چی که امر بفرمایید، اطاعت میکنم. مرحمت سرکار زیاد. قربان شما!