it would be a pity not to

پیشنهاد کاربران

MEANING:
to express how it would be a shame or a regret if something were not done.
حیفِ که فلان کار انجام نشه
💠 Sit down.
Is that you Doctor? Sir! Good morning. It's Smith.
But of course, Doctor!
...
[مشاهده متن کامل]

Allow me to send you two cases of fish.
They are so fresh; it would be a pity not to taste them.
I only did my duty sir, dear sir.
I just wanted to ask you. . . about Dr. Clarkson.
That's what I mean to say. . .
As you like, at your service.
Thank you. Goodbye sir!
بشین.
جناب آقای دکتر تشریف دارن؟ قربان! خودتونید؟
سلام عرض میکنم. من اسمیت هستم قربان.
خواهش میکنم، خواهش میکنم، آقای دکتر! خواهش میکنم. . .
آقای دکتر میخواستم از حضورتون اجازه بگیرم، جسارتاً چند جعبه ازون ماهی های ناقابل بهتون تقدیم بکنم.
قربان من فکر کردم حیفِ که سرکار نچشید؛ نوبره.
بله. . . بله. . . بله قربان، امر بفرمایید. . . قابل نداره قربان، وظیفه م بوده، خواهش میکنم. . . خواهش میکنم. . . چشم.
راستی آقای دکتر من یه خواهش دیگه هم داشتم. . . این آقای دکتر کلارکسون. . .
بله. . . بله. . . بله قربون. . بنده هم همینو عرض میکنم. . .
چشم. . چشم. . . هر چی که امر بفرمایید، اطاعت میکنم. مرحمت سرکار زیاد. قربان شما!

بپرس