it hits someone

پیشنهاد کاربران

به صورت لفظی یعنی چیزی به طور فیزیکی به کسی برخورد کند یا ضربه بزند.
به صورت استعاری یعنی یک درک، احساس یا ایده ناگهان برای کسی روشن شود یا به شدت روی او تأثیر بگذارد.
مترادف؛
Strike, Impact, Affect, Realize suddenly, Come to mind, Dawn on, Hit home
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
The ball hit him right on the shoulder. ( Literal )
It finally hit me that I had forgotten my keys. ( Figurative )
When she heard the news, it hit her hard emotionally. ( Figurative )