اصطلاح: خشکم زد، مات شدم، ماتم برد، نفسم بند اومد
معنی: اون چیز یا اون حرف باعث شد نفسم بند بیاد یا مات بشم یا خشکم بزنه
معنی: اون چیز یا اون حرف باعث شد نفسم بند بیاد یا مات بشم یا خشکم بزنه
به خودم اومدم
یهو یادم اومد.
فکری به ذهنم رسید
برام روشن شد، برام معلوم شد
به ذهنم رسید ، به سرم زد ( دراصطلاح )