It's time you ( did something ) ( دیگه ) وقتش شده/رسیده
You say "It's time you ___" when you're telling someone to do something that you think they should have already done a long time ago
زمانی از گذشته ( شکل گذشته فعل ) استفاده می شود که بعد از it's time از ضمیر فاعلی استفاده شود نه مصدر فعل to be
... [مشاهده متن کامل]
استفاده از این ساختار به این دلیل است که میخواهیم به شخص یا اشخاصی بگوییم که کاری یا چیزی باید زود و سریع انجام شود زیرا بایداین کار از قبل انجام می شده و اکنون دارد دیر می شود و حتی کمی از وقت آن گذشته
مثال:
It's time you learned a lesson about respecting your elders
ترجمه اینجانب: ( دیگه ) وقتش شده/رسیده که یادبگیری به بزرگتر از خودت احترام بگذاری
تفاوت این ساختار با It's time to در ترجمه فارسی از نظر اینجانب چنین است:
It's time to learn a lesson about respecting your elders
ترجمه اینجانب: وقتشه که یادبگیری به بزرگتر از خودت احترام بگذاری
دو صفت مفعولی"شده" و "رسیده" در این مثال نشان می دهد که گوینده دارد نشان می دهد که دیگر زمان آن فرا رسیده و حتی باید زودتر از این این اتفاق می افتاده
Come on. It’s time to start packing
ترجمه اینجانب: بجنب. وقتشه که ( وسایلامونو ) جمه و جور کنیم
It’s time we started packing
ترجمه اینجانب:بجنب. ( دیگه ) وقتش شده/رسیده که ( وسایلامونو ) جمه و جور کنیم
( تاکید بیشتر روی زمان. یعنی داره دیر میشه و باید زودتر شروع به جمع و جور کردن وسایلا می کردیم )
در کل شاید تفاوت خاصی در ترجمه این دو ساختار نباشد اما به نظر بنده این تفاوت را می توان با توضیخاتی که داده شد نشان داد.
درصورتی که دوستان عزیز توضیحات بهتری دارند باعث خوشحالیه که بنده رو بی نصیب نگذارند
You say "It's time you ___" when you're telling someone to do something that you think they should have already done a long time ago
زمانی از گذشته ( شکل گذشته فعل ) استفاده می شود که بعد از it's time از ضمیر فاعلی استفاده شود نه مصدر فعل to be
... [مشاهده متن کامل]
استفاده از این ساختار به این دلیل است که میخواهیم به شخص یا اشخاصی بگوییم که کاری یا چیزی باید زود و سریع انجام شود زیرا بایداین کار از قبل انجام می شده و اکنون دارد دیر می شود و حتی کمی از وقت آن گذشته
مثال:
ترجمه اینجانب: ( دیگه ) وقتش شده/رسیده که یادبگیری به بزرگتر از خودت احترام بگذاری
تفاوت این ساختار با It's time to در ترجمه فارسی از نظر اینجانب چنین است:
ترجمه اینجانب: وقتشه که یادبگیری به بزرگتر از خودت احترام بگذاری
دو صفت مفعولی"شده" و "رسیده" در این مثال نشان می دهد که گوینده دارد نشان می دهد که دیگر زمان آن فرا رسیده و حتی باید زودتر از این این اتفاق می افتاده
ترجمه اینجانب: بجنب. وقتشه که ( وسایلامونو ) جمه و جور کنیم
ترجمه اینجانب:بجنب. ( دیگه ) وقتش شده/رسیده که ( وسایلامونو ) جمه و جور کنیم
( تاکید بیشتر روی زمان. یعنی داره دیر میشه و باید زودتر شروع به جمع و جور کردن وسایلا می کردیم )
در کل شاید تفاوت خاصی در ترجمه این دو ساختار نباشد اما به نظر بنده این تفاوت را می توان با توضیخاتی که داده شد نشان داد.
درصورتی که دوستان عزیز توضیحات بهتری دارند باعث خوشحالیه که بنده رو بی نصیب نگذارند
... [مشاهده متن کامل]
وقتشه بریم
وقتشه میرفتیم یعنی الان دیر هم شده رفتنمون
دیگه وقتشه ( معمولا برای مواقعی هست که داره دیر می شه یا یه ذره دیر شده )
وقتش رسیده