it's no go

انگلیسی به انگلیسی

• there is nothing to do, it will not work, it can't succeed

پیشنهاد کاربران

Be ( a ) no go
To be impossible, or not effective, or not happen
به معنای غیرممکن بودن یا یه جورایی فایده ای نداشتن است.
مثلا:
They tried for hours to get her to come down from the roof, but it was a no go.
...
[مشاهده متن کامل]

ساعت ها تلاش کردن تاراضیش کنن از پشت بوم بیاد پایین، اما فایده ای نداشت!

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/be-a-no-go

بپرس