it's a waste of time

انگلیسی به انگلیسی

• it is not worth the time, not worthwhile, it is a misuse of time

پیشنهاد کاربران

*be a waste of time/money/effort etc*
to be not worth the time, money etc that you use because there is little or no result
اتلاف وقته
وقت هدر دادنه
زمان رو تلف کردنه
💠 We should never have gone. It was a total waste of time.
...
[مشاهده متن کامل]

💠 Doing what?
Only work in my office.
No, Boss. On the contrary I need those jobs to get clients.
It's a waste of time.
I can work it out.
Sure?
You're a real son of a bitch!
Well, let's see. . .
How about payment?
The same as today.
How about a monthly. . .
Salary?
No, it's better for you this way.
I work harder, and get more clients. . .
What a crafty bastard!
Well, I must go now.
No! Just stay a while.
Father's waiting.
Fuck your father!
What's so funny?
یعنی چیکار کنم؟
یعنی فقط تو کار خون باشی.
بَ، نه آقا. اتفاقاً اینجور کارا واسه جمع کردن مشتری خیلی لازمه.
وقتت تلف میشه.
نه آقا هر جور باشه میرسم.
حتماً؟
اَی پدر سگ!
حالا قرار - مدار کارمون چجوری باشه. . .
همین جوری که امروز بود دیگه.
ماهیانه موافق نیستی پول بگیری. . . ؟
نه آقا، اینجوری به نفع شماست.
بیشتر میدم، بیشتر مشتری میارم. . .
خیالتون تختِ تخت باشه!
اَی پدر سوخته!
خُب دیگه ما بریم، با اجازتون.
بگیر بشین، کجااا. . .
آخه بابام منتظره.
کون لق بابات!
کجاش خنده داره؟

هدر دادن وقته
مثال:
Going to a beach to relax is a waste of time
رفتن به یک ساحل برای ریلکس هدر دادن وقته
نکته: going to a beach to relax برمیگرده به همون it ک حذف شده

بپرس