isthmic


معنی: برزخی، تنگهای، وابسته به تنگهپاناما، وابسته به باریکه، گردنهای
معانی دیگر: isthmian برزخی، ساکن تنگه

مترادف ها

برزخی (صفت)
purgatorial, isthmian, isthmic

تنگهای (صفت)
isthmian, isthmic

وابسته به تنگه پاناما (صفت)
isthmian, isthmic

وابسته به باریکه (صفت)
isthmian, isthmic

گردنه ای (صفت)
isthmian, isthmic

پیشنهاد کاربران

بپرس