ist


ist _
پسوند (اسم ساز):، کننده، - گر، - گرای [motorist یا moralist]، خبره در، - کار، کارشناس در [violinist یا miltonist]

بررسی کلمه

پسوند ( suffix )
(1) تعریف: one who does, makes, or handles.

- motorist
[ترجمه میلاد] رانندگی
|
[ترجمه گوگل] راننده
[ترجمه ترگمان] راننده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- terrorist
[ترجمه گوگل] تروریست
[ترجمه ترگمان] تروریست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- archivist
[ترجمه گوگل] بایگانی
[ترجمه ترگمان] بکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: one who specializes in (such) a field, skill, art, or science.

- pharmacist
[ترجمه گوگل] داروساز
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- pianist
[ترجمه گوگل] پیانیست
[ترجمه ترگمان] پیانیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- anthropologist
[ترجمه گوگل] انسان شناس
[ترجمه ترگمان] انسان شناس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: one who follows (such) a doctrine, code of behavior, or set of beliefs.

- feminist
[ترجمه گوگل] فمینیست
[ترجمه ترگمان] فمینیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- polygamist
[ترجمه گوگل] چند همسری
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Taoist.
[ترجمه گوگل] تائویست
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• -ist is added to nouns which end in `-ism' to form adjectives and new nouns. adjectives formed in this way describe something related to or based on a particular set of beliefs. nouns formed in this way refer to a person whose behaviour is based on a particular set of beliefs. for example, socialist ideas are based on socialism and a pacificsh believes in pacificism. in this dictionary, these nouns and adjectives are sometimes not defined but are treated with the related nouns.
-ist is also added to nouns to form new nouns which refer to a person who does a particular thing. for example, a violinist is someone who plays the violin.

پیشنهاد کاربران

می توان از "گرا، باور" به جای پسوند "یست، ist" و از "گرایی، باوری" به جای "یسم، ism" بکار برد.
برای نمونه:
تِئیسم=خداباوری
تِئیست=خداباور
آتِئیسم=خدانباوری
آتِئیست=خداناباور
بِدرود!
Indian Standard time
ist -
پس وندی ایرانی - اروپایی که جای همان " اَست " پارسی و به سورت های : اِشت ، اَشت ، اُشت به جای مانده و چه خوب است که دوباره کُنا ( فعال ) شود:
بِهِشت : بِه - اِشت = بِه اَست
اِشت = اَست = ist -
...
[مشاهده متن کامل]

پَلَشت : پَل - اَشت
پَل = هم ریشه با pollution = ناپاکی ، پَلیدی
اَشت = اَست = ist -
دُرُشت : دُر - اُشت
دُر = سنگ ارزشمند
اُشت = اَست = ist -

کسی که حامی و پایبند به آن عقیده یا مکتب است برای مثال terrorist یعنی کسی که پیرو مکتب ترور است

بپرس