isotropy


معنی: همگرایی، همسانی
معانی دیگر: همگرایی، همسانی

جمله های نمونه

1. An algorithm scene matching method based on isotropy of circular and projection feature is proposed.
[ترجمه گوگل]یک روش تطبیق صحنه الگوریتم بر اساس همسانگردی ویژگی دایره ای و طرح ریزی پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش تطبیق صحنه الگوریتم بر پایه isotropy از ویژگی های دایروی و افکنش تصویر ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Stick isotropy to treat a scar what to side effect there is?
[ترجمه گوگل]استیک ایزوتروپی برای درمان اسکار چه عارضه ای دارد؟
[ترجمه ترگمان]به جای آن که جای زخم را درمان کند چه تاثیری روی آن می گذارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Angular momentum conservation is based on the isotropy of space.
[ترجمه گوگل]بقای تکانه زاویه ای بر اساس همسانگردی فضا است
[ترجمه ترگمان]تکانه زاویه ای برپایه the فضا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When cholesteric and isotropy phase were coexistent, the solution showed multi - texture behavior with variation of concentration.
[ترجمه گوگل]هنگامی که فاز کلستریک و ایزوتروپی همزیستی داشتند، محلول رفتار چند بافتی با تغییر غلظت نشان داد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که فاز cholesteric و isotropy coexistent بودند، این راه حل رفتار چند بافتی با تغییرات غلظت را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The mechanical properties and isotropy of the resulting hot - pressed or isostatic - pressed compacts are in general improved.
[ترجمه گوگل]خواص مکانیکی و همسانگردی فشرده های فشرده گرم - پرس یا ایزواستاتیک - به طور کلی بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]خواص مکانیکی و isotropy قراردادهای فشار فشرده یا فشرده منتج به طور کلی بهبود یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The current designs with optimum global isotropy are developed through an exhaustive search.
[ترجمه گوگل]طرح های فعلی با ایزوتروپی جهانی بهینه از طریق یک جستجوی جامع توسعه یافته اند
[ترجمه ترگمان]طراحی های کنونی با isotropy بهینه جهانی از طریق یک جستجوی جامع توسعه داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The first is the isotropy: the properties of homogeneous glass in all directions, such as refractivity, hardness, elastic modulus, coefficient of thermal expansion and so on are the same.
[ترجمه گوگل]اولی همسانگردی است: خواص شیشه همگن در همه جهات، مانند انکسار، سختی، مدول الاستیک، ضریب انبساط حرارتی و غیره یکسان است
[ترجمه ترگمان]اولی عبارت است از: خواص شیشه همگن در تمام جهات، مانند refractivity، سختی، مدول الاستیسیته، ضریب انبساط حرارتی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Macroscopic deviations from isotropy occur due to bedding, schistosity and also sometimes fracturing.
[ترجمه گوگل]انحرافات ماکروسکوپی از ایزوتروپی به دلیل بستر، شیستوزیت و همچنین گاهی اوقات شکستگی رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]انحراف از isotropy ناشی از bedding، schistosity و گاهی اوقات شکست رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When cholesteric phase and isotropy phase were coexistent, the solution showed multi-texture behavior with variation of concentration.
[ترجمه گوگل]هنگامی که فاز کلستریک و فاز ایزوتروپی همزیستی بودند، محلول رفتار چند بافتی با تغییر غلظت را نشان داد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که فاز cholesteric و فاز isotropy coexistent بودند، این راه حل رفتار چند بافتی با تغییرات غلظت را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A new four - parameter equivalent strain for isotropy damage model is presented.
[ترجمه گوگل]یک کرنش معادل چهار پارامتری جدید برای مدل آسیب همسانگردی ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک کرنش معادل چهار پارامتری جدید برای مدل آسیب isotropy ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Isotropy generators satisfying some special conditions are first proposed and then used to develop isotropic manipulators.
[ترجمه گوگل]ژنراتورهای ایزوتروپی که برخی شرایط خاص را برآورده می کنند، ابتدا پیشنهاد شده و سپس برای توسعه دستکاری کننده های همسانگرد استفاده می شوند
[ترجمه ترگمان]ژنراتورهای isotropy که برخی شرایط ویژه را ارضا می کنند ابتدا پیشنهاد داده می شوند و سپس برای توسعه ربات های ایزوتروپیک به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At this point we make use of the homogeneity and isotropy of the space.
[ترجمه گوگل]در این مرحله از همگنی و همسانگردی فضا استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]در این نقطه از همگنی و isotropy فضا استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Calculated aquifer can be generalized to be heterogeneous and isotropy aquifer.
[ترجمه گوگل]آبخوان محاسبه شده را می توان به آبخوان ناهمگن و همسانگرد تعمیم داد
[ترجمه ترگمان]aquifer Calculated را می توان به aquifer heterogeneous و isotropy تعمیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We introduce perfectly matched layer to attenuate the refection of the artificial boundary, and construct boundary and corner point conditions of elastic wave equations in isotropy media.
[ترجمه گوگل]ما لایه کاملاً منطبق را برای تضعیف انعکاس مرز مصنوعی معرفی می‌کنیم و شرایط نقطه مرزی و گوشه معادلات موج الاستیک را در محیط همسانگردی ایجاد می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما یک لایه کاملا منطبق را معرفی می کنیم تا the مرز مصنوعی را تضعیف کنیم، و شرایط مرزی و نقطه عطف معادله موج الاستیک در رسانه های isotropy را بسازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The stress distribution is radius parameter quadratic function for transverse isotropy material. Along the cylinder axial line, circumference and radial stresses were maximum and equal to each other.
[ترجمه گوگل]توزیع تنش تابع درجه دوم پارامتر شعاع برای مواد همسانگردی عرضی است در امتداد خط محوری سیلندر، تنش های محیطی و شعاعی حداکثر و برابر یکدیگر بودند
[ترجمه ترگمان]توزیع تنش تابع درجه دوم پارامتر برای مواد isotropy عرضی است در امتداد خط محوری استوانه، circumference شعاعی و شعاعی حداکثر و برابر با یکدیگر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

همگرایی (اسم)
convergence, isotropy

همسانی (اسم)
similarity, homology, isotropy, parallelism

تخصصی

[شیمی] همسانگردی
[عمران و معماری] همسانگردی - همگنی - همسانی
[برق و الکترونیک] هم سانگردی
[زمین شناسی] همسانی، همگشتی، همرفتاری
[نساجی] ایزوتروپی - وجود نظم برابر در جهات موازی و عمود بر محور لیف
[ریاضیات] همروندی، همسانگردی، متحدالخواصی، ایزوتروپی
[پلیمر] همسانگردی
[آمار] همسانگردی
[آب و خاک] همگرائی، همروندی، ایزوتروپی

انگلیسی به انگلیسی

• isotropism; uniformity of properties and characteristics along all axes (physics); state of having no predefined axes (zoology)

پیشنهاد کاربران

isotropy ( فیزیک )
واژه مصوب: همسان گردی
تعریف: همسانی خواص فیزیکی محیط در تمام راستاها
تقارن_همسانگرد واژه های خوب برای رشته ی فیزیک

بپرس