isotropic


معنی: همگرای، دارای خواص فیزیکی مشابه، دارای خواص برابر از هرسو
معانی دیگر: (شیمی) جورگرای، ایزوتروپ، همسانگرد (isotropous هم می گویند)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: isotropous (adj.)
• : تعریف: having physical properties, such as heat conductivity or growth, that are the same along any axis of measurement.

جمله های نمونه

1. isotropic material
ماده ی همسانگرد

2. For an isotropic material G and K are the two independent elastic constants.
[ترجمه گوگل]برای یک ماده همسانگرد G و K دو ثابت الاستیک مستقل هستند
[ترجمه ترگمان]برای یک ماده isotropic G و K دو ثابت های الاستیک مستقل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The isotropic bile samples were subsequently used to measure the nucleation time and the relative distribution of vesicular cholesterol.
[ترجمه گوگل]نمونه‌های صفراوی همسانگرد متعاقباً برای اندازه‌گیری زمان هسته‌زایی و توزیع نسبی کلسترول تاولی مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]نمونه های صفرای isotropic متعاقبا برای اندازه گیری زمان تشکیل هسته و توزیع نسبی کلسترول خون مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The world comes to appear homogeneous, isotropic, decentered.
[ترجمه گوگل]جهان همگن، همسانگرد و غیر متمرکز به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]جهان به صورت همگن، ایزوتروپیک، decentered ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In isotropic materials only 2 elastic constants are required.
[ترجمه گوگل]در مواد همسانگرد فقط 2 ثابت الاستیک مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]در مواد همسان تنها ۲ ثابت های الاستیک لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The situation is very different in a homogeneous, isotropic, curved space with K negative.
[ترجمه گوگل]وضعیت در یک فضای همگن، همسانگرد، منحنی با K منفی بسیار متفاوت است
[ترجمه ترگمان]موقعیت در یک فضای همگن، ایزوتروپیک و خمیده با K منفی تفاوت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The earth is considered as isotropic to wave propagation.
[ترجمه گوگل]زمین نسبت به انتشار امواج همسانگرد در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]زمین به عنوان ایزوتروپیک برای انتشار امواج در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A homogeneous isotropic thin plate, on which the surface force acts and there are many actuators of discrete distribution, is considered.
[ترجمه گوگل]یک صفحه نازک همسانگرد همگن، که نیروی سطحی روی آن اعمال می شود و محرک های زیادی با توزیع گسسته وجود دارد، در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]یک صفحه نازک ایزوتروپیک که در آن نیروی سطحی اعمال می شود و عملگرهای زیادی در توزیع گسسته وجود دارد، در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Shakedown theorem under isotropic hardening is presented and proved in this paper. Namely, shakedown state is always achievable for structure of isotropic hardening materials under cycling loads.
[ترجمه گوگل]قضیه Shakedown تحت سخت شدن همسانگرد در این مقاله ارائه و اثبات شده است به عنوان مثال، حالت لرزش همیشه برای ساختار مواد سخت کننده همسانگرد تحت بارهای چرخشی قابل دستیابی است
[ترجمه ترگمان]قضیه shakedown تحت hardening ایزوتروپیک ارائه و در این مقاله اثبات شده است یعنی، حالت shakedown همیشه برای ساختار مواد سخت isotropic تحت باره ای دوچرخه سواری قابل دستیابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Another expression of the radial matrix elements for isotropic harmonic oscillator is obtained by using progressional expression of the generalized Laguerre polynomial and the partial integration.
[ترجمه گوگل]بیان دیگری از عناصر ماتریس شعاعی برای نوسان ساز هارمونیک همسانگرد با استفاده از بیان پیشروی چند جمله ای لاگر تعمیم یافته و ادغام جزئی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]بیان دیگر عناصر ماتریس شعاعی برای نوسانگر هارمونیک isotropic با استفاده از بیان progressional چند جمله ای تعمیم یافته و انتگرال جزیی به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An uniform distribution, isotropic thin plate, on which both surface there are discrete distribution piezoelectric actuators, is considered.
[ترجمه گوگل]یک توزیع یکنواخت، صفحه نازک همسانگرد، که روی هر دو سطح آن محرک های پیزوالکتریک توزیع گسسته وجود دارد، در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]یک توزیع یکنواخت، یک صفحه نازک ایزوتروپیک که در آن هر دو سطح عملگر پیزو الکتریک توزیع گسسته وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our factory produces both isotropic and anisotropic flexible and plastic magnets.
[ترجمه گوگل]کارخانه ما آهنرباهای انعطاف پذیر و پلاستیکی همسانگرد و ناهمسانگرد تولید می کند
[ترجمه ترگمان]کارخانه ما هم isotropic isotropic و هم anisotropic پلاستیکی را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was realized very early on that interactions involving isotropic stellar winds had serious inherent problems involving energy.
[ترجمه گوگل]خیلی زود متوجه شدیم که فعل و انفعالات مربوط به بادهای ستاره ای همسانگرد مشکلات ذاتی جدی در رابطه با انرژی دارند
[ترجمه ترگمان]خیلی زود متوجه شدم که تعاملات شامل باده ای ستاره ای isotropic مشکلات ذاتی شدیدی را شامل می شود که شامل انرژی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. First consider displacements in a flat three-dimensional space, which is one sort of isotropic homogeneous space.
[ترجمه گوگل]ابتدا جابجایی ها را در یک فضای سه بعدی مسطح در نظر بگیرید، که نوعی فضای همگن همسانگرد است
[ترجمه ترگمان]اول، جابجایی های در یک فضای سه بعدی مسطح، که یک نوع فضای همگن ایزوتروپیک است، در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Analogues of these elastic relations apply for viscoelastic materials as for the case of isotropic elasticity considered before.
[ترجمه گوگل]آنالوگ های این روابط الاستیک برای مواد ویسکوالاستیک مانند مورد الاستیسیته همسانگردی که قبلاً در نظر گرفته شد اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]analogues این روابط الاستیک برای مواد ویسکوالاستیک از نظر کشش ایزوتروپیک که قبلا در نظر گرفته شده است، اعمال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

همگرای (صفت)
isotropic

دارای خواص فیزیکی مشابه (صفت)
isotropic

دارای خواص برابر از هر سو (صفت)
isotropic

تخصصی

[عمران و معماری] ایزوتروپیک - همسان - متجانس - همگن - تکگاشت - همسانگرد
[برق و الکترونیک] هم سانگرد، هم جهتی
[مهندسی گاز] دارای خواص یکسان و مساوی
[زمین شناسی] هم رفتار
[نساجی] ایزوتروپیک - یکسان - همگن - متجانس
[ریاضیات] متجانس، یکسان گرد، همسان گرد، همگن، همروند، ایزوتروپ
[پلیمر] همسان، متقارن، ترتیب قرارگیری مواد تقویت کتتده در حالت تصادفی که نتیجه آن استحکام یکسان در تمام جهات می‏باشد
[آمار] همسانگرد
[آب و خاک] همگن، ایزوتروپ

انگلیسی به انگلیسی

• isotropous; having the same properties or characteristics along all axes (physics); having no predefined axes (zoology)

پیشنهاد کاربران

ایزوتروپیک یعنی داشتن خواص یکنواخت در همه جهات
همسان گرد

بپرس