isostatic

جمله های نمونه

1. isostatic settling
نشست همفشار

2. A second reason for isostatic anomalies is that the lithosphere is not capable of adjusting instantaneously to a change in load.
[ترجمه گوگل]دلیل دوم برای ناهنجاری های ایزواستاتیک این است که لیتوسفر قادر به تنظیم آنی با تغییر بار نیست
[ترجمه ترگمان]دومین دلیل برای ناهنجاری های isostatic این است که lithosphere قادر به تنظیم فوری به یک تغییر در بار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Based on the theory of potential and flexural isostatic compensation, the relationship between ocean depth and the vertical component of gravity gradient anomalies is derived.
[ترجمه گوگل]بر اساس تئوری جبران ایزواستاتیک پتانسیل و خمشی، رابطه بین عمق اقیانوس و مولفه عمودی ناهنجاری‌های گرادیان گرانش به دست می‌آید
[ترجمه ترگمان]براساس نظریه پتانسیل and خمشی و خمشی، رابطه بین عمق اقیانوس و مولفه عمودی بی قاعدگی های گرادیان گرانش به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Transmittance of CVD ZnS before and after heat isostatic processing ( HIP ) was measured and compared.
[ترجمه گوگل]انتقال CVD ZnS قبل و بعد از پردازش ایزواستاتیک حرارتی (HIP) اندازه گیری و مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]transmittance of CVD قبل و بعد از پردازش حرارتی گرمای (HIP)اندازه گیری و مقایسه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The isostatic pressure graphite is a kind of new graphite material.
[ترجمه گوگل]گرافیت فشار ایزواستاتیک نوعی ماده گرافیت جدید است
[ترجمه ترگمان]گرافیت isostatic نوعی از مواد گرافیتی جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Base on theory of lithosphere elastic flexure isostatic compensation, the spheric harmonic series expressions of topography-isostasy compensation gravity and geoid are established.
[ترجمه گوگل]بر اساس تئوری جبران ایزواستاتیک خمش الاستیک لیتوسفر، عبارات سری هارمونیک کروی گرانش جبرانی توپوگرافی-ایزوستازی و ژئوئید ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]پایگاه Base on of lithosphere flexure isostatic،، هارمونیک harmonic spheric of topography isostasy - and and geoid established established are are are are are are are are are are are geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Figure 16 - Schematics of the encapsulated Hot Isostatic Pressing process.
[ترجمه گوگل]شکل 16 - شماتیک فرآیند پرس ایزواستاتیک داغ محصور شده
[ترجمه ترگمان]شکل ۱۶ - ۱۶ - Schematics از فرآیند فشار فشرده Isostatic encapsulated
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We have seen that isostatic adjustments involve the motion of columns extending right through the plate.
[ترجمه گوگل]دیده‌ایم که تنظیمات ایزواستاتیک شامل حرکت ستون‌هایی است که مستقیماً از صفحه امتداد می‌یابند
[ترجمه ترگمان]مشاهده کردیم که تنظیمات isostatic شامل حرکت ستون های سمت راست از طریق صفحه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Die pressing process and cold isostatic pressing process are the important methods of making ceramic parts.
[ترجمه گوگل]فرآیند دای پرس و فرآیند پرس ایزواستاتیک سرد از روش های مهم ساخت قطعات سرامیکی هستند
[ترجمه ترگمان]فرآیند فشار فزاینده و فرآیند فشار سرد روش های مهم ساخت قطعات سرامیک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this paper, the map of isostatic gravity anomaly in the northwest of Yunnan province and its adjacent region are compiled by mechanism assumed Ainy-Heiskanen, using the circular model.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، نقشه ناهنجاری گرانش ایزواستاتیک در شمال غربی استان یوننان و ناحیه مجاور آن با مکانیزم فرضی Ainy-Heiskanen و با استفاده از مدل دایره ای تدوین شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، نقشه آنومالی جاذبه isostatic در شمال غرب استان Yunnan و منطقه مجاور آن با مکانیزم فرض شده Ainy - Heiskanen و با استفاده از مدل دایروی انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the present work, surface modification by hot isostatic pressing (HIP) nitridation processing was applied to prepare high performance multiphase composed ceramics.
[ترجمه گوگل]در کار حاضر، اصلاح سطح با پرس گرم ایزواستاتیک (HIP) پردازش نیتریداسیون برای تهیه سرامیک‌های چند فازی با کارایی بالا اعمال شد
[ترجمه ترگمان]در کار حاضر، اصلاح سطحی با استفاده از فرآیند فشار هوای گرم (HIP)برای آماده سازی ceramics چند فازی عملکرد بالا مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In due course, Hot Isostatic Pressing, Coating, and Testing businesses followed.
[ترجمه گوگل]در زمان مناسب، مشاغل پرس ایزواستاتیک داغ، پوشش دهی و تست دنبال شدند
[ترجمه ترگمان]در این دوره، Isostatic فشار فشرده، Coating، و تست به دنبال آن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In practice, for a given area to remain in isostatic equilibrium, there would always be a limiting factor.
[ترجمه گوگل]در عمل، برای اینکه یک ناحیه معین در تعادل ایزواستاتیک باقی بماند، همیشه یک عامل محدود کننده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در عمل، برای یک منطقه داده شده که در حالت تعادل باقی بماند، همیشه یک عامل محدود کننده وجود خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As the change in density is the result of a change in temperature this kind of isostatic adjustment is termed thermal isostasy.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که تغییر چگالی نتیجه تغییر دما است، به این نوع تنظیم ایزواستاتیک ایزوستازی حرارتی می گویند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که تغییر چگالی، نتیجه یک تغییر در دما است، این نوع تنظیم isostatic، isostasy حرارتی نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But even with a rigid outer Moon gravitational forces would have raised the floor most of the way towards isostatic equilibrium.
[ترجمه گوگل]اما حتی با وجود یک ماه بیرونی صلب، نیروهای گرانشی کف را تا حد زیادی به سمت تعادل ایزواستاتیک بالا می‌بردند
[ترجمه ترگمان]اما حتی با وجود یک نیروی جاذبه ماه خارجی سرسخت، زمین را بیشتر به سمت تعادل isostatic بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] ایزواستاتیک - معین از نظر ایستایی - به طور استاتیکی معین

انگلیسی به انگلیسی

• of isostasy, of the balance between the gravity which tends to depress and the buoyancy which tends to raise a given segment of the earth's crust (geology)

پیشنهاد کاربران

isostatic ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: هم‏ایستا
تعریف: ویژگی شرایط توازن تقریبی میان بخش های مختلف پوستۀ زمین

بپرس