isomorph


معنی: همشکل، همریخت، مواد همشکل، ماده یک شکل
معانی دیگر: ایزومرف، زیست شناسی جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an object, organism, compound, or set that is similar in form or appearance to another, although different in other properties, such as origin.

(2) تعریف: an element or compound capable of crystallizing in a form similar to that of another element or compound.

مترادف ها

همشکل (اسم)
isomorph

همریخت (اسم)
isomorph

مواد هم شکل (اسم)
isomorph

ماده یک شکل (اسم)
isomorph

تخصصی

[برق و الکترونیک] هم ریخت
[ریاضیات] یکسان، هم ریخت، همسان
[آب و خاک] یکریخت، همریخت

انگلیسی به انگلیسی

• organism or substance having the same form or appearance as another

پیشنهاد کاربران

بپرس