isolator


معنی: عایق
معانی دیگر: جدا سازنده، مجزا کننده، مقره

جمله های نمونه

1. The semi-active isolation technique based on adjustable parameter isolator is a good choice.
[ترجمه گوگل]تکنیک جداسازی نیمه فعال مبتنی بر جداساز پارامتر قابل تنظیم انتخاب خوبی است
[ترجمه ترگمان]تکنیک جداسازی نیمه فعال مبتنی بر جدا شدن پارامتر قابل تنظیم یک انتخاب خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Passive Optical Device: WDM, attenuator, optical switch isolator, bandpass filter, modulator waveguide product.
[ترجمه گوگل]دستگاه نوری غیرفعال: WDM، تضعیف کننده، ایزولاتور سوئیچ نوری، فیلتر باند گذر، محصول موجبر مدولاتور
[ترجمه ترگمان]دستگاه نوری انفعالی: WDM، attenuator، فیلتر نوری، فیلتر bandpass، فیلتر bandpass، محصول موجبر modulator
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Inclined front face of Isolator to aid operator access.
[ترجمه گوگل]نمای جلوی شیبدار ایزولاتور برای کمک به دسترسی اپراتور
[ترجمه ترگمان]نمای جلویی isolator برای دسترسی به دسترسی به اپراتور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Designing vibration isolator between pump and its basis. Mainly discuss the two layers isolation to obtain the transmission function curves under different ratios of mass and damper.
[ترجمه گوگل]طراحی جداکننده ارتعاش بین پمپ و پایه آن به طور عمده جداسازی دو لایه را مورد بحث قرار دهید تا منحنی های تابع انتقال را تحت نسبت های مختلف جرم و دمپر به دست آورید
[ترجمه ترگمان]طراحی ایزوله کننده ارتعاش بین پمپ و اساس آن به طور عمده به تنهایی دو لایه را برای بدست آوردن منحنی های تابع انتقال تحت نسبت های مختلف جرم و هم ساز مورد بحث قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The basic principle of optical isolator and applications in optical fiber transmission systems are introduced.
[ترجمه گوگل]اصل اساسی جداساز نوری و کاربردهای آن در سیستم های انتقال فیبر نوری معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]اصل اساسی جداسازی نوری و کاربرد در سیستم های انتقال فیبر نوری معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Each substation and overhead isolator will transmit real-time data to the control centers via an ABB telecommunications system using WLL (Wireless Local Loop) and UHF radio technology.
[ترجمه گوگل]هر پست و ایزولاتور بالای سر، داده های بلادرنگ را از طریق یک سیستم مخابراتی ABB با استفاده از WLL (حلقه محلی بی سیم) و فناوری رادیویی UHF به مراکز کنترل منتقل می کند
[ترجمه ترگمان]هر ایستگاه فرعی و جدا کننده بالای خروجی داده های بلادرنگ را به مراکز کنترل از طریق یک سیستم مخابراتی ABB با استفاده از wll (حلقه محلی بی سیم)و فن آوری رادیویی UHF منتقل خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The conclusion is significant to optical isolator optimization designing.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری برای طراحی بهینه سازی جداساز نوری قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]این نتیجه گیری برای طراحی بهینه سازی مصرف ایزوله کننده نوری قابل توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The transmissibility of the isolator placed between a rigid body and a rigid base is analyzed by the use of the continuous system theory in this paper.
[ترجمه گوگل]انتقال پذیری جداساز قرار داده شده بین یک بدنه صلب و یک پایه صلب با استفاده از تئوری سیستم پیوسته در این مقاله تحلیل شده است
[ترجمه ترگمان]The ایزوله کننده بین یک جسم صلب و یک پایه محکم با استفاده از نظریه سیستم پیوسته در این مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Optical isolator with low insertion loss and minimized polarization mode dispersion.
[ترجمه گوگل]ایزولاتور نوری با تلفات درج کم و به حداقل رساندن پراکندگی حالت قطبش
[ترجمه ترگمان]ایزوله کننده نوری با افت نفوذ پایین و پراکندگی حالت پلاریزاسیون را به حداقل می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The development status quo and prospect of optical isolator are also discussed.
[ترجمه گوگل]وضعیت توسعه موجود و چشم انداز جداساز نوری نیز مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]وضعیت توسعه موجود و پیش بینی جدا کننده نوری نیز مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Kelly has several nuclear stations as customers for his isolators.
[ترجمه گوگل]کلی چندین ایستگاه اتمی به عنوان مشتری جدارهایش دارد
[ترجمه ترگمان]کلی برای isolators چندین ایستگاه هسته ای دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The structure acoustic radiation caused by longitudinal vibration of shafting is reduced by changing excitation force propagation path and adopting vibration isolator or dynamic vibration absorber.
[ترجمه گوگل]تشعشعات صوتی ساختار ناشی از ارتعاش طولی شفت با تغییر مسیر انتشار نیروی تحریک و اتخاذ جداساز ارتعاش یا جاذب ارتعاش دینامیکی کاهش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]ساختار آکوستیک ساختار صوتی ناشی از ارتعاش طولی shafting با تغییر مسیر انتشار نیرو تحریک و اتخاذ کننده ارتعاش یا جذب کننده ارتعاش دینامیک کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The mathematical model is formulated by the way of vector and coordinate transformation in the linkage mechanism so as to derive kinematics modeling of irrotational displacement isolator.
[ترجمه گوگل]مدل ریاضی با روش تبدیل بردار و مختصات در مکانیسم پیوند فرمول‌بندی می‌شود تا مدل‌سازی سینماتیک جداساز جابجایی چرخشی را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]مدل ریاضی به وسیله روش بردار و تبدیل مختصات در مکانیزم اتصال فرموله می شود تا مدل سازی دینامیکی of جابجایی irrotational بدست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The model includes detector, management and decision - making center, isolator, and database.
[ترجمه گوگل]این مدل شامل آشکارساز، مرکز مدیریت و تصمیم گیری، جداساز و پایگاه داده است
[ترجمه ترگمان]این مدل شامل یابنده، مدیریت و مرکز تصمیم گیری، جدا کننده و پایگاه داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عایق (اسم)
shell, dielectric, insulator, isolator, nonconductor, wall tube

تخصصی

[عمران و معماری] مجزا کننده
[برق و الکترونیک] مجزا ساز نوعی تضعیف کننده ی غیر فعال که اتلاف آن در یک جهت بسیار بیشتر از جهت مخالف است . مجزا ساز فریتی در موجبرها نمونه ی آن است . - مجزا کننده
[پلیمر] عایق الکتریکی و مکانیکی، مجزا کننده عایق

انگلیسی به انگلیسی

• one who or that which secludes, one who or that which isolates; one who or that which separates, one who or that which removes; one who places in quarantine

پیشنهاد کاربران

بپرس