1. The government had to overcome isolationist opposition to the plan.
[ترجمه گوگل]دولت باید بر مخالفت انزواطلبانه با این طرح غلبه می کرد
[ترجمه ترگمان]دولت مجبور بود به مخالفت با isolationist با این برنامه غلبه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Yet the aid package passed in an instinctively isolationist Congress with only a modest handful of dissenters.
[ترجمه گوگل]با این حال، بسته کمکی در یک کنگره غریزی انزواطلب با تعداد معدودی از مخالفان تصویب شد
[ترجمه ترگمان]با این وجود، بسته کمکی در یک کنگره isolationist به طور غریزی با تعداد کمی از ناسازگاران در تضاد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Governments in the Philippines, Indonesia and even isolationist Myanmar want them to come.
[ترجمه گوگل]دولت های فیلیپین، اندونزی و حتی میانمار انزواطلب خواهان آمدن آنها هستند
[ترجمه ترگمان]دولت های فیلیپین، اندونزی و حتی Myanmar isolationist از آن ها می خواهند که بیایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. For most of our history we were isolationist. For two fleeting decades we were predominant.
[ترجمه گوگل]در بیشتر تاریخ خود ما انزواطلب بودیم برای دو دهه زودگذر ما غالب بودیم
[ترجمه ترگمان]در بیشتر تاریخ ما با isolationist بودیم برای دو دهه گذرا، ما غالب بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Vori is an isolationist nation.
6. Bush leaves a first impression that, while his government is not deliberately isolationist, it is comfortable with being isolated.
[ترجمه گوگل]بوش اولین برداشت را از خود به جا می گذارد که اگرچه دولت او عمداً انزواگرا نیست، اما از منزوی شدن راحت است
[ترجمه ترگمان]بوش ابتدا این احساس را رها کرد که در حالی که دولت او عمدا isolationist نشده است، با ایزوله شدن راحت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Foreign travel is restricted by the government, which has pursued an isolationist course for a generation.
[ترجمه گوگل]سفرهای خارجی توسط دولت محدود شده است، دولت که یک نسل انزواطلبی را دنبال کرده است
[ترجمه ترگمان]سفر خارجی توسط دولت محدود شده است که یک دوره isolationist برای یک نسل را دنبال کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Republican leadership has clearly decided to resist the isolationist label.
[ترجمه گوگل]رهبری جمهوری خواه به وضوح تصمیم گرفته است که در برابر برچسب انزواطلبی مقاومت کند
[ترجمه ترگمان]رهبری جمهوری خواه به وضوح تصمیم گرفته است که در مقابل این برچسب isolationist مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The biggest trick for the Obama team, though, will be to resist Americans' natural urge on the home front to turn inward at a time like this, becoming more protectionist and isolationist.
[ترجمه گوگل]با این حال، بزرگترین ترفند برای تیم اوباما، مقاومت در برابر میل طبیعی آمریکاییها در جبهه داخلی برای چرخش به درون در چنین زمانی و تبدیل شدن به محافظهکاری و انزواگرای بیشتر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، بزرگ ترین ترفند برای تیم اوباما این است که در مقابل فشار طبیعی آمریکایی ها در جبهه داخلی برای تبدیل شدن به یک زمان به سمت داخل و در عین حال more و isolationist، مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The US constitution ample evidence of the founding fathers isolationist orientation.
[ترجمه گوگل]قانون اساسی ایالات متحده شواهد فراوانی مبنی بر گرایش انزواطلبی بنیانگذاران این کشور دارد
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی ایالات متحده شواهد کافی از جهت گیری با isolationist را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. American conservatism, before he began to shake it up, was dour, backward-looking, anti-intellectual and isolationist, especially when viewed from the east coast.
[ترجمه گوگل]محافظه کاری آمریکایی، قبل از اینکه او شروع به تکان دادن آن کند، خجالتی، عقب مانده، ضد روشنفکری و انزواگرایانه بود، به ویژه وقتی از ساحل شرقی به آن نگاه می شد
[ترجمه ترگمان]محافظه کاری آمریکا، قبل از اینکه شروع به تکان دادن آن کند، به خصوص زمانی که از ساحل شرقی به آن نگاه کرد، اخم کرده، backward و isolationist بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید