هم شیب، هم انحراف، (وابسته به خطی که نقاط دارای کشش مغناطیسی برابر را روی نقشه به هم وصل می کند) خط هم آهن ربایی، تک شیب، (زمین شناسی: لایه ها یا طبقات که به یک سوی مشابه شیب دارند) هم خواب
جمله های نمونه
1. isoclinal folds
چین های هم شیب
2. isoclinal lines on a map
خط های هم تک شیب در نقشه
تخصصی
[زمین شناسی] هم شیب [ریاضیات] هم شیبی، هم شیب، یک شیبه
انگلیسی به انگلیسی
• with equal inclination or slope; (geology) with parallel sides