islet

/ˈaɪlɪt//ˈaɪlɪt/

معنی: جزیره کوچک، جای پرت و دور افتاده
معانی دیگر: جزیره ی بسیار کوچک، جزیرکچه، آبخستکچه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a tiny island.

جمله های نمونه

1. Perinatal islet function in gestational diabetes: Assessment by cord plasma C-peptide and amniotic fluid insulin.
[ترجمه گوگل]عملکرد جزایر پری ناتال در دیابت بارداری: ارزیابی با پپتید C پلاسمای بند ناف و انسولین مایع آمنیوتیک
[ترجمه ترگمان]تابع جزیره ای Perinatal در دیابت حاملگی: ارزیابی توسط پلاسمای بندناف سی - پپتید و مایع آمنیوتیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On the far side of the islet the rocks plunged precipitously away into a mesmeric blind indigo.
[ترجمه گوگل]در سمت دور جزیره، صخره‌ها به سرعت در یک نیلی کور مسحورکننده فرو رفتند
[ترجمه ترگمان]در طرف دیگر جزیره به سرعت به سرعت در یک mesmeric کور mesmeric فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Grabbing an islet would be the next step, said Tim Ding, a sociologist and opinion poll researcher for Gallup.
[ترجمه گوگل]تیم دینگ، جامعه شناس و محقق نظرسنجی گالوپ گفت: گرفتن یک جزیره گام بعدی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]تیم دینگ، جامعه شناس و محقق نظرسنجی گالوپ گفت گام بعدی را انتخاب کنید که جزیره کوچکی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tumors of the islet cells lead to severe hypoglycemia.
[ترجمه گوگل]تومورهای سلول های جزایر منجر به هیپوگلیسمی شدید می شود
[ترجمه ترگمان]Tumors از سلول های جزیره ای به hypoglycemia شدید منتهی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This islet of Langerhans demonstrates pink hyalinization (with deposition of amyloid) in many of the islet cells.
[ترجمه گوگل]این جزیره لانگرهانس هیالینیزاسیون صورتی (با رسوب آمیلوئید) را در بسیاری از سلول های جزایر نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این جزیره کوچکی از Langerhans (با رسوب of)در بسیاری از سلول های جزیره ای به رنگ صورتی (با رسوب amyloid)نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Functional islet cell tumors usually are small, but nonfunctional islet cell tumors usually are big.
[ترجمه گوگل]تومورهای سلول جزایر عملکردی معمولا کوچک هستند، اما تومورهای سلول جزایر غیرعملکردی معمولاً بزرگ هستند
[ترجمه ترگمان]تومورهای سلولی متصل به سلولی که معمولا کوچک هستند، اما nonfunctional سلولی islet معمولا بزرگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. PDB can protect effectively the pancreatic islet B cells.
[ترجمه گوگل]PDB می تواند به طور موثر از سلول های جزایر B پانکراس محافظت کند
[ترجمه ترگمان]PDB می تواند به طور موثر سلول های لوزالمعده islet را محافظت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We summarized 16 cases of nonfunctioning islet cell tumor which were proved by surgery and pathology after CT and hypotonic barium meal examination of gastrointestinal tract.
[ترجمه گوگل]ما 16 مورد تومور سلول جزایر غیرعملکردی را خلاصه کردیم که با جراحی و پاتولوژی پس از CT و معاینه هیپوتونیک وعده غذایی باریم دستگاه گوارش اثبات شد
[ترجمه ترگمان]ما ۱۶ مورد از تومور سلول گراس ایسلت را که توسط جراحی و آسیب شناسی پس از آزمایش CT و hypotonic بر روی دستگاه گوارش به اثبات رسیده اند را به طور خلاصه بیان کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To study the relationship between endocrinal islet A cell and cholinergic neurons.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه رابطه بین سلول A جزایر غدد درون ریز و نورون های کولینرژیک
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه رابطه بین دوتا از نورون ها و نورون های cholinergic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To induce islet allograft long term survival through cotransplantation islet with sertoli cell.
[ترجمه گوگل]هدف القای بقای طولانی مدت آلوگرافت جزایر از طریق پیوند جزایر همراه با سلول سرتولی
[ترجمه ترگمان]هدف برای ایجاد بقای مدت طولانی جزیره گراس از طریق جزیره cotransplantation با پیل sertoli
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The 130,000 square yard islet of Galesnjak came to prominence after its unusual shape was highlighted on Google Earth.
[ترجمه گوگل]جزیره 130000 حیاط مربعی Galesnjak پس از برجسته شدن شکل غیرعادی آن در Google Earth برجسته شد
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۳۰۰۰۰ اینچ مربع از Galesnjak پس از آن که شکل غیر معمول آن بر روی زمین گوگل مشخص شد، به شهرت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The islet - 1 gene is a member of the LIM homeobox gene family.
[ترجمه گوگل]ژن Islet - 1 عضوی از خانواده ژن homeobox LIM است
[ترجمه ترگمان]ژن islet - ۱ عضو خانواده ژن LIM homeobox است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Not far from the island is an islet called Egg Island.
[ترجمه گوگل]در فاصله کمی از جزیره جزیره ای به نام جزیره تخم مرغ قرار دارد
[ترجمه ترگمان]دور از جزیره جزیره کوچکی به نام جزیره Egg نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She was kept prisoner in Edinburgh and then in a castle on an islet in Loch Leven near Kinross.
[ترجمه گوگل]او در ادینبورگ و سپس در قلعه‌ای در جزیره‌ای در دریاچه لون در نزدیکی کینروس زندانی شد
[ترجمه ترگمان]او زندانی را در ادینبورگ و سپس در قصری در نزدیکی جزیره لاک ان در نزدیکی Kinross نگه داشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جزیره کوچک (اسم)
cay, isle, islet, kay

جای پرت و دور افتاده (اسم)
islet

تخصصی

[زمین شناسی] جزیرک ،جزیره کوچک

انگلیسی به انگلیسی

• small island
an islet is a small island; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بپرس