isle

/ˈaɪl//aɪl/

معنی: جزیره کوچک، جزیره، جزیره نشین کردن
معانی دیگر: جزیره ی کوچک، آبخستک، جزیرک، آداکچه، در آبخستک قرار دادن، آبخستک سان کردن، مجزا کردن

بررسی کلمه

جمله های نمونه

1. an isle embraced by the blue sea
جزیره ی کوچکی که دریای نیلگون گرداگرد آن را گرفته است

2. Castle-hunters won't be disappointed with the Isle of Man.
[ترجمه گوگل]شکارچیان قلعه از جزیره من ناامید نخواهند شد
[ترجمه ترگمان]Castle از جزیره انسان ناامید نخواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He spent the next fifteen years mapping the Isle of Anglesey.
[ترجمه گوگل]او پانزده سال بعد را صرف نقشه برداری جزیره آنگلسی کرد
[ترجمه ترگمان]او پانزده سال بعد را برای نقشه برداری از جزیره Anglesey گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is from the Isle of Man in the Irish Sea.
[ترجمه گوگل]او اهل جزیره من در دریای ایرلند است
[ترجمه ترگمان]او اهل جزیره انسان در دریای ایرلند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Perhaps Fair Isle sounds familiar, whereas tuck and slip are new terms and therefore sound more difficult.
[ترجمه گوگل]شاید Fair Isle آشنا به نظر برسد، در حالی که توک و لغزش اصطلاحات جدیدی هستند و بنابراین دشوارتر به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]شاید جزیره Fair آشنا به نظر برسد، در حالی که tuck و slip عبارات جدیدی هستند و به همین دلیل دشوارتر به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Next day we passed Beachy Head and the Isle of Wight and in the evening saw a windjammer.
[ترجمه گوگل]روز بعد از کنار بیچی هد و جزیره وایت گذشتیم و عصر یک بادگیر را دیدیم
[ترجمه ترگمان]روز بعد از Beachy سر و جزیره وایت عبور کردیم و عصر یک windjammer دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He won the third round of the Isle of Man Archery League long metric three.
[ترجمه گوگل]او در دور سوم لیگ تیراندازی با کمان جزیره من، متریک سه را برد
[ترجمه ترگمان]او در دور سوم جزیره \"مرد Archery\" که به مدت سه سال برگزار شد پیروز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bob commuted from Rochester and the Isle of Wight, to check on progress with the wing rebuild.
[ترجمه گوگل]باب از روچستر و جزیره وایت رفت و آمد کرد تا پیشرفت در بازسازی بال را بررسی کند
[ترجمه ترگمان]باب از راچستر و جزیره وایت هال به آنجا رفت تا پیشرفت جناح راست را بررسی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Isle of Skye, as well as being a magnet for walkers, also attracts its fair share of strange tales.
[ترجمه گوگل]جزیره اسکای علاوه بر اینکه آهنربایی برای پیاده‌روها است، داستان‌های عجیب و غریب خود را نیز به خود جلب می‌کند
[ترجمه ترگمان]جزیره of که همچون آهن ربا برای روروئک است، سهم عادلانه خود را از داستان های عجیب به خود جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Strictly speaking, the term Fair Isle should be limited to patterns originating from Fair Isle.
[ترجمه گوگل]به بیان دقیق، اصطلاح Fair Isle باید به الگوهایی که از Fair Isle سرچشمه می گیرند محدود شود
[ترجمه ترگمان]به طور دقیق تر، واژه \"Isle Fair\" باید محدود به طرح هایی باشد که از \"Isle Fair\" نشات می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her harlequin sweaters and Fair Isle striped knit shirts were a nice diversion from the usual cable knits and ribbed turtlenecks.
[ترجمه گوگل]ژاکت های هارلکین و پیراهن های بافتنی راه راه Fair Isle انحراف خوبی از کشباف های کابلی معمولی و یقه های آجدار بود
[ترجمه ترگمان]لباس های sweaters و بلوزهای بافتنی Isle رنگارنگ بود و یک سرگرمی خوب از سوی knits معمولی کابلی و turtlenecks ribbed بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Fair Isle is a cliff-bound island of only about five hundred hectares in extent and lies midway between Orkney and Shetland.
[ترجمه گوگل]Fair Isle یک جزیره محدود به صخره است که تنها حدود پانصد هکتار وسعت دارد و در میانه راه بین Orkney و Shetland قرار دارد
[ترجمه ترگمان]جزیره Fair یک جزیره صخره ای است که تنها حدود پانصد هکتار وسعت دارد و بین \"اورکنی و شتلند\" قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Neville was at the Isle of Wight festival, as Oz sold amidst the joss-sticks and damp grass.
[ترجمه گوگل]نویل در جشنواره Isle of Wight حضور داشت، زیرا اوز در میان چوب‌ها و چمن‌های مرطوب فروخت
[ترجمه ترگمان]نویل در جزیره of در حالی که از میان شاخه های joss و علف مرطوب فروخته می شد، در جزیره وایت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After much cogitation, we decided to move to the Isle of Wight.
[ترجمه گوگل]بعد از فکر کردن زیاد تصمیم گرفتیم به جزیره وایت حرکت کنیم
[ترجمه ترگمان]پس از much بسیار، ما تصمیم گرفتیم به جزیره وایت نقل مکان کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جزیره کوچک (اسم)
cay, isle, islet, kay

جزیره (اسم)
isle, island

جزیره نشین کردن (فعل)
isle

انگلیسی به انگلیسی

• small island; island
isle is used in the names of some islands.

پیشنهاد کاربران

Wine: شراب
Whine: ناله کردن
Pee: شاش - جیش - ادرار
Pea: نخود سبز
Hole: سوراخ
Whole: کامل
Peace:صلح
Piece:تکه
Aisle: راهرو
Isle: جزیره
جزیزه ( بیشتر در شعر کاربرد دارد )
جزایر ( مثلا جزایر بریتانیا British Isles )

بپرس