isinglass

/ˈaɪzɪŋɡlæs//ˈaɪzɪŋɡlɑːs/

معنی: غرا، سریشم، سریشمماهی، ورقه میکا
معانی دیگر: سریشم ماهی (از ماهی به دست می آید)، طلق

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a clear gelatin obtained from the air bladders of fish, esp. sturgeon.

(2) تعریف: a mineral compound containing silica that can be separated into thin, often transparent layers; mica.

جمله های نمونه

1. My father buttoned up the isinglass windows of the Model hoisted Doris and me on to the high backseat.
[ترجمه گوگل]پدرم دکمه‌های شیشه‌ای دوریس و من را روی صندلی عقب بلند کرد
[ترجمه ترگمان]پدرم دکمه های isinglass مدلی را که من و دوریس را روی صندلی عقب گذاشته بودند، تکمه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Isinglass is a very pure form of collagen, and it is the long, stringy collagen molecules that help speed up the natural sedimentation process by attracting the molecules of yeast.
[ترجمه گوگل]Isinglass شکل بسیار خالصی از کلاژن است و مولکول‌های کلاژن طولانی و رشته‌ای هستند که با جذب مولکول‌های مخمر به سرعت بخشیدن به فرآیند رسوب طبیعی کمک می‌کنند
[ترجمه ترگمان]isinglass یک شکل بسیار خالص از کلاژن است، و این مولکول های کلاژن دراز هستند که به تسریع فرآیند رسوب طبیعی با جذب مولکول های مخمر کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Isinglass is a product employed by the brewing industry as a fining agent for some beers - helping to ensure the final pint is clear rather than cloudy.
[ترجمه گوگل]Isinglass محصولی است که توسط صنعت آبجوسازی به عنوان یک ماده ریز برای برخی از آبجوها استفاده می شود - کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که پینت نهایی به جای کدر شدن شفاف است
[ترجمه ترگمان]isinglass محصولی است که توسط صنعت آبجوسازی به عنوان یک عامل بازدارنده برای برخی از آبجو به کار گرفته می شود - کمک می کند تضمین کند که پیمانه نهایی به جای هوا ابری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. AIM: To evaluate the effect of isinglass on chronic atrophic gastritis in rats and its mechanism.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر شیشه ای بر گاستریت آتروفیک مزمن در موش صحرایی و مکانیسم آن
[ترجمه ترگمان]به منظور ارزیابی اثر of بر روی gastritis مزمن atrophic در موش های صحرایی و مکانیزم آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods IIAE/UAE was performed with isinglass sponge in 11 cases of different causal postpartum hemorrhage.
[ترجمه گوگل]MethodsIIAE / امارات متحده عربی با اسفنج isinglass در 11 مورد خونریزی بعد از زایمان پس از زایمان مختلف انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش های IIAE \/ امارات متحده عربی با اسفنج isinglass در ۱۱ مورد از خونریزی بعد از زایمان متفاوت انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You can use sterilized bentonite, isinglass, or egg whites.
[ترجمه گوگل]می توانید از بنتونیت استریل شده، آیزین گلاس یا سفیده تخم مرغ استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]تو می تونی \"sterilized bentonite\"، \"isinglass\"، \"سفیده تخم مرغ\" و \"سفیده تخم مرغ\" استفاده کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. AIM: To evaluate the effect of isinglass on chronic atrophic gastritis(CAG) in rats and its mechanism.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر شیشه ای بر گاستریت آتروفیک مزمن (CAG) در موش صحرایی و مکانیسم آن
[ترجمه ترگمان]به منظور ارزیابی اثر of بر روی gastritis مزمن atrophic (CAG)در موش های صحرایی و مکانیزم آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The product is mainly made of propolis, edible isinglass, edible glycerol, and can assist to protect health after constant using.
[ترجمه گوگل]این محصول عمدتا از بره موم، شیشه خوراکی، گلیسرول خوراکی ساخته شده است و می تواند پس از استفاده مداوم به محافظت از سلامت کمک کند
[ترجمه ترگمان]این محصول اساسا از propolis، isinglass خوراکی، گلیسرول خوردنی)ساخته شده است و می تواند به حفاظت از سلامتی بعد از استفاده مداوم کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods UAE/IIAE was performed with isinglass sponge in 13 different causal postpartum massive hemorrhage cases.
[ترجمه گوگل]MethodsUAE/IIAE با اسفنج isinglass در 13 مورد مختلف خونریزی شدید پس از زایمان انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش های امارات متحده عربی \/ IIAE با اسفنج isinglass در ۱۳ مورد علت خونریزی شدید پس از خونریزی شدید انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And yet the final dish failed somehow to satisfy, to glue together like isinglass in a jelly.
[ترجمه گوگل]و با این حال ظرف پایانی به نحوی ارضا نشد، مانند لیوان در ژله به هم چسبید
[ترجمه ترگمان]و با این حال غذای نهایی به هر نحوی بود که راضی شود و مثل isinglass در ژله به هم چسب بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This discovery has an important significance for expanding the applications of isinglass .
[ترجمه گوگل]این کشف اهمیت مهمی برای گسترش کاربردهای isinglass دارد
[ترجمه ترگمان]این کشف اهمیت زیادی برای گسترش کاربردهای of دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Something to settle the wine. You can use sterilized bentonite, isinglass, or (in a pinch) egg whites. The first two are readily available at any wine making store.
[ترجمه گوگل]چیزی برای حل کردن شراب می توانید از بنتونیت استریل شده، آیزین گلاس یا (با مقدار کمی) سفیده تخم مرغ استفاده کنید دو مورد اول به راحتی در هر فروشگاه شراب سازی در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]چیزی برای ساکن کردن شراب شما می توانید برای سفیده تخم مرغ ضدعفونی شده، isinglass یا (در یک فشار)سفیده تخم مرغ استفاده کنید دو مورد اول در هر نوع ذخیره شراب به راحتی در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After seaming, oppress 5 minutes, if bleed to still keep stopping, applied isinglass sponge, hemostatic pink put tooth chamfer check, bite gauze to coil again oppressive and hemostatic.
[ترجمه گوگل]پس از درز زدن، 5 دقیقه فشار دهید، اگر خونریزی همچنان متوقف شود، اسفنج شیشه ای استفاده کنید، صورتی هموستاتیک را چک کنید پخ دندان را چک کنید، گاز گاز را به سیم پیچ دوباره فشار دهید و هموستاتیک کنید
[ترجمه ترگمان]پس از seaming، به مدت ۵ دقیقه، اگر خونریزی هنوز ادامه داشته باشد، با اسفنج isinglass به کار می رود، hemostatic صورتی hemostatic check چک، گاز گاز می گیرد و دوباره oppressive و hemostatic می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The kind of heater enlaces the resistance heating wire around the isinglass board ( flat ).
[ترجمه گوگل]نوع بخاری سیم گرمایش مقاومتی را در اطراف صفحه شیشه ای (مسطح) می پوشاند
[ترجمه ترگمان]نوعی از گرم کن سیم گرمایشی مقاومت را در اطراف تخته isinglass نصب می کند (مسطح)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غرا (اسم)
glue, isinglass

سریشم (اسم)
glue, gelatin, isinglass

سریشم ماهی (اسم)
isinglass

ورقه میکا (اسم)
isinglass

انگلیسی به انگلیسی

• form of gelatin obtained from the air bladder of certain fish products and used in the production of glue and jellies

پیشنهاد کاربران

Isinglass /ˈaɪzənˌgl�s; ˈaɪzɪŋˌɡlɑːs/ ( n - mass ) – meaning:
1. ( mainly US English ) mica or a similar material in thin transparent sheets.
ورقه ی میکا ( طلق ) یا مواد مشابه در ورقه های شفاف نازک.
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1: 👇
In the centre of the room stands the belly stove, which has an isinglass door and is exactly like the stoves in elevated stations.
در وسط اتاق اجاق گاز گِردی ( شکم داری ) قرار دارد که دری طلق مانند دارد و دقیقاً مانند اجاق های ایستگاه های مرتفع است.
Example 2: 👇
My father buttoned up the isinglass windows.
پدرم پنجره های طلق مانند را بست.
2. a kind of gelatin obtained from fish, especially sturgeon, and used in making jellies, glue, etc. and for fining real ale.
نوعی ژلاتین که از ماهی به ویژه ماهیان خاویاری به دست می آید و در تهیه ژله، چسب و غیره و برای پالایش آبجوی انگلیسی ( ایل ) استفاده می شود؛ سریشم ماهی
Example 1: 👇
Guinness uses isinglass, a form of gelatin made from fish bladders, in the production process to make the stout clearer.
گینس از سریشم ماهی که شکلی از ژلاتین ساخته شده از مثانه ( کیسه های گازی ) ماهی است، در فرآیند تولید برای شفاف تر کردن آبجو استفاده می کند.
Example 2: 👇
The isinglass also removes other impurities from the beer, for example fats, which have a negative effect on froth - formation.
ژلاتین ماهی ( سریشم ماهی ) همچنین سایر ناخالصی ها را از آبجو حذف می کند، به عنوان مثال چربی ها، که تأثیر منفی بر تشکیل کف دارند.
Example 3: 👇
CROSS Uh - huh - - oh I hope you don't mind. I believe they should be served with the head.
Gittes ( glances down at the fish whose isinglass eye is glazed over with the heat of cooking ) : Fine, as long as you don't serve chicken that way.
CROSS ( laughs ) : Tell me - - what do the police say?
* Chinatown - Screenplay: Robert Towne & Roman Polanski. Director: Roman Polanski
کراس: امیدوارم مشکلی نداشته باشی. من معتقدم ماهی باید با سر ش سِرو بشه.
گیتس ( نگاهی به ماهی می اندازد که چشم ژلاتینی اش با حرارت پخته شده ) : خوبه، به شرطی که مرغ را اینطور سرو نکنید.
کراس ( می خندد ) : به من بگو - - پلیس چه می گوید؟
* متن انتخابی: از فیلنامه ی فیلمِ #محله ی چینی ها#
فیلنامه: رابرت تاون و رومن پلانسکی
کارگردانِ فیلم: رومن پلانسکی

isinglass
منابع• https://www.merriam-webster.com/dictionary/isinglass

بپرس