ishtar

/ˈɪʃtar//ˈɪʃtar/

(اسطوره ی بابلی و آسوری) اشدر، اشتار (الهه ی عشق و باروری و جنگ)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the Assyrian and Babylonian goddess of love, fertility, and later, war.

جمله های نمونه

1. Ishtar, who was now worshipped as the "Mother of God and Queen of Heaven", continued to build her mystery religion.
[ترجمه گوگل]ایشتار که اکنون به عنوان "مادر خدا و ملکه بهشت" پرستش می شد، به ساختن دین اسرارآمیز خود ادامه داد
[ترجمه ترگمان]Ishtar که در حال حاضر به عنوان \"مادر خدا و ملکه آسمان\" پرستش می شد، به ساختن مذهب اسرار آمیز خود ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ishtar also proclaimed that because Tammuz was killed by a pig, that a pig must be eaten on that Sunday.
[ترجمه گوگل]ایشتار همچنین اعلام کرد که چون تموز توسط خوک کشته شده است، باید در آن یکشنبه خوک خورده شود
[ترجمه ترگمان]Ishtar همچنین اعلام کرد که چون Tammuz توسط یک خوک کشته شد، یک خوک باید آن روز یکشنبه خورده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ishtar Ishtar," the goddess Ishtar, "cried out like a woman in labor .
[ترجمه گوگل]ایشتار ایشتار، الهه ایشتار، «مانند زن در حال زایمان فریاد زد
[ترجمه ترگمان]\"goddess Ishtar\"، \"goddess Ishtar\"، مانند یک زن در کار فریاد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. ISHTAR, Queen of Night, Open Thy Gate to me!
[ترجمه گوگل]ایشتار، ملکه شب، دروازه خود را به روی من باز کن!
[ترجمه ترگمان]ishtar، ملکه شب، دروازه را باز کن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A reconstruction of Babylon's Ishtar Gates, once considered one of the seven wonders of the ancient world, is a highlight at Berlin's Pergamon Museum.
[ترجمه گوگل]بازسازی دروازه های ایشتار بابل، که زمانی یکی از عجایب هفتگانه جهان باستان به شمار می رفت، یکی از نکات برجسته در موزه پرگامون برلین است
[ترجمه ترگمان]بازسازی دروازه های Ishtar (Babylon)که زمانی یکی از هفت شگفتی دنیای باستان بود، در موزه Pergamon برلین برجسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ishtar was abused there but released in exchange for another god.
[ترجمه گوگل]ایشتار در آنجا مورد سوء استفاده قرار گرفت اما در ازای خدای دیگری آزاد شد
[ترجمه ترگمان]Ishtar در آنجا مورد سو استفاده قرار گرفت، اما در عوض یک خدای دیگر آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ishtar soon became pregnant and claimed that it was the rays of the sun-god Baal that caused her to conceive.
[ترجمه گوگل]ایشتار به زودی باردار شد و ادعا کرد که پرتوهای بعل خدای خورشید بود که باعث باردار شدن او شد
[ترجمه ترگمان]ishtar به زودی حامله شد و ادعا کرد که این اشعه خورشید است - خدای Baal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Once, Ishtar descended to the underworld to challenge her sister Ereshkigal, the Queen of the Underworld.
[ترجمه گوگل]یک بار، ایشتار به دنیای اموات فرود آمد تا خواهرش ارشکیگال، ملکه دنیای زیرین را به چالش بکشد
[ترجمه ترگمان]یک بار، Ishtar به عالم اموات نزول کرد تا خواهرش Ereshkigal، ملکه جهان زیرزمینی را به چالش بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. During her tenure, she penned 42 amazingly eloquent temple hymns to praise not only her main master, but love and war goddess Ishtar/Inanna and their respective institutions of worship as well.
[ترجمه گوگل]در دوران تصدی خود، او 42 سرود معبدی با شیوایی شگفت‌انگیز نوشت تا نه تنها استاد اصلی‌اش، بلکه الهه عشق و جنگ، ایشتار/اینانا و موسسات عبادت مربوط به آنها را ستایش کند
[ترجمه ترگمان]در طول دوره تصدی او، او ۴۲ تن از سروده ای مذهبی به طرز شگفت انگیزی را برای ستایش نه تنها استاد اصلی خود، بلکه عشق و الهه جنگ Ishtar \/ اینانا و نیز موسسات مذهبی آن ها نوشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Officials said attackers detonated vehicles packed with explosives in quick succession Monday outside Baghdad's Ishtar Sheraton, al-Hamra and Babylon hotels.
[ترجمه گوگل]مقامات گفتند که مهاجمان خودروهای مملو از مواد منفجره را روز دوشنبه پشت سر هم در خارج از هتل های ایشتر شرایتون، الحمرا و بابل بغداد منفجر کردند
[ترجمه ترگمان]مقامات گفتند که مهاجمان وسائل نقلیه مملو از مواد منفجره را روز دوشنبه در خارج از Ishtar Sheraton، الحمرا و هتل های بابل منفجر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Iraqi officials said car bombs were detonated outside the Babylon, Ishtar Sheraton, and al-Hamra hotels.
[ترجمه گوگل]مقامات عراقی گفتند که خودروهای بمب گذاری شده خارج از هتل های بابل، ایشتار شرایتون و الحمرا منفجر شدند
[ترجمه ترگمان]مقامات عراقی می گویند که بمب ها در خارج از بابل، Ishtar Sheraton و هتل های الحمرا منفجر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is often written Ashtoreth, particularly in Bible references to Philistine idols. The name may have been derived from that of the Assyrian goddess Ishtar.
[ترجمه گوگل]اغلب در اشترورث نوشته شده است، به ویژه در اشاره های کتاب مقدس به بت های فلسطینی این نام ممکن است از نام الهه آشوری ایشتار گرفته شده باشد
[ترجمه ترگمان]این کتاب اغلب به صورت Ashtoreth نوشته می شود، به خصوص در منابع کتاب مقدس به بت ها این نام ممکن است برگرفته از that goddess آشوری بدست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Aphrodite was originally an old - Asian goddess, similar to the Mesopotamian Ishtar and the Syro - Palestinian goddess Ashtart.
[ترجمه گوگل]آفرودیت در اصل یک الهه قدیمی - آسیایی، شبیه به ایشتار بین النهرینی و الهه سیرو - فلسطینی Ashtart بود
[ترجمه ترگمان]زیبایی در اصل یک الهه قدیمی آسیایی بود، شبیه به the بین النهرین و الهه Syro - فلسطینی Ashtart
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• ancient assyrian and babylonian goddess of love fertility and war

پیشنهاد کاربران

بپرس