ishmael

/ˈɪʃmil//ˈɪʃmil/

(انجیل) اسماعیل (پسر ابراهیم)، اسمعیل فرزند ابراهیم و هاجر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: according to the Old Testament, an illegitimate son of Abraham who was sent into exile with his mother Hagar and who is venerated by Arabs of Islam as their ancestor.

جمله های نمونه

1. This suggests to Ishmael that the entire universe is more closely interrelated than man has yet admitted.
[ترجمه گوگل]این امر به اسماعیل نشان می دهد که کل جهان بیش از آنچه بشر تاکنون اعتراف کرده است به هم مرتبط است
[ترجمه ترگمان]این به اسماعیل پیشنهاد می کند که کل جهان نسبت به انسان از نزدیک به هم نزدیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Initially, Ishmael is completely optimistic about this endless journey, affirming both the motion and the endless uncertainty associated with it.
[ترجمه گوگل]در ابتدا، اسماعیل نسبت به این سفر بی پایان کاملاً خوشبین است و هم حرکت و هم عدم اطمینان بی پایان مرتبط با آن را تأیید می کند
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، اسماعیل نسبت به این سفر بی پایان خوشبین است و تایید می کند که حرکت و عدم قطعیت بی پایان مرتبط با آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There are some parts of the whale Ishmael can Stomach, but these are rare.
[ترجمه گوگل]قسمت هایی از نهنگ اسماعیل می تواند معده وجود دارد، اما اینها نادر هستند
[ترجمه ترگمان]بعضی از قسمت های وال را می توان به درد آورد، اما این these نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ishmael signs up for the voyage and volunteers to bring Queequeg.
[ترجمه گوگل]اسماعیل برای سفر ثبت نام می کند و برای آوردن Queequeg داوطلب می شود
[ترجمه ترگمان]اسماعیل به دنبال سفر سفر و داوطلب برای آوردن کویکوئگ به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ishmael, worried for fear some evil has befallen Queequeg, rushes to the landlady and asks for a key.
[ترجمه گوگل]اسماعیل از ترس اینکه بلایی سر کیکیگ آمده باشد، به سوی صاحبخانه می‌آید و کلید می‌خواهد
[ترجمه ترگمان]اسماعیل، نگران از آن است که مبادا اتفاق بدی برای کویکوئگ افتاده باشد با عجله به زن کاروانسرا دار دوید و کلید را خواست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ishmael now argues with himself about the biblical story of Jonah being swallowed by the whale.
[ترجمه گوگل]اسماعیل اکنون با خود درباره داستان کتاب مقدس بلعیده شدن یونس توسط نهنگ با خود بحث می کند
[ترجمه ترگمان]اسماعیل در حال حاضر درباره داستان کتاب مقدس یونس که توسط وال بلعیده شده است بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fourth, Ishmael makes it clear that an enraged sperm whale will charge and sink a large sailing vessel like the Pequod.
[ترجمه گوگل]چهارم، اسماعیل روشن می کند که یک نهنگ اسپرم خشمگین کشتی بادبانی بزرگی مانند Pequod را شارژ کرده و غرق می کند
[ترجمه ترگمان]در چهارم، اسماعیل نشان می دهد که یک وال سر زا بسیار خشمگین می شود و یک کشتی دریایی بزرگ مثل پکوئود را غرق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Indeed, Ishmael was a witness to one such occasion.
[ترجمه گوگل]همانا اسماعیل شاهد یکی از این موارد بود
[ترجمه ترگمان]در واقع، اسماعیل در یک چنین موقعیتی یک شاهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ishmael says they are whales because they spout and have horizontal tails.
[ترجمه گوگل]اسماعیل می گوید آنها نهنگ هستند چون فوران می کنند و دم افقی دارند
[ترجمه ترگمان]اسماعیل می گوید که آن ها وال ها هستند چون فواره می کنند و دم افقی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Again and again, Ishmael is faced with the impossibility of successfully completing his task.
[ترجمه گوگل]بارها و بارها اسماعیل با عدم امکان انجام موفقیت آمیز وظیفه خود مواجه می شود
[ترجمه ترگمان]دوباره و دوباره، اسماعیل با عدم امکان تکمیل موفقیت آمیز وظیفه خود مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ishmael ponders the brow of the sperm whale.
[ترجمه گوگل]اسماعیل به پیشانی نهنگ نطفه می اندیشد
[ترجمه ترگمان]اسماعیل نام وال سر زا را زیر و رو می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Up to this point Ishmael has told us a good deal about the great sperm whale.
[ترجمه گوگل]تا اینجا اسماعیل چیزهای خوبی در مورد نهنگ بزرگ اسپرم به ما گفته است
[ترجمه ترگمان]از این به بعد، اسماعیل در مورد وال سرزای بزرگ خیلی تعریف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mr Coffin urges Ishmael to get into the bed.
[ترجمه گوگل]آقای تابوت از اسماعیل اصرار می کند که داخل تخت شود
[ترجمه ترگمان]آقای کافین از اسماعیل خواهش می کند که به رختخواب برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Ishmael recalls boarding an Enderby ship with pleasure because of its fine provisions.
[ترجمه گوگل]اسماعیل به خاطر می آورد که با خوشحالی سوار کشتی اندربی شده است، زیرا آذوقه خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]اسماعیل به خاطر مواد غذایی خوب خود، سوار یک کشتی Enderby با خرسندی به یاد می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (old testament) first son of abraham (considered to be the father of the arab peoples); male first name

پیشنهاد کاربران

حضرت اسماعیل
مثال:
We charged Abraham and Ishmael, purify My House for those who go around it.
ما بر عهده ابراهیم و اسماعیل گذاشتیم که خانه ما را برای آنهایی که دور آن طواف می کنند تطهیر و پاک کنید.
�وَعَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ�

بپرس