1. The puncture to the ischium was from ischium tubercle to the lesions.
[ترجمه گوگل]سوراخ شدن ایسکیوم از توبرکل ایسکیوم تا ضایعات بود
[ترجمه ترگمان]نمونه برداری از استخوان ischium از استخوان ischium به the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There were 1 case with ischium metastasis, cases with lung metastasis, and 1 case with metacarpal and lung metastasis.
[ترجمه گوگل]1 مورد با متاستاز ایسکیوم، مورد متاستاز ریه و 1 مورد متاستاز متاکارپ و ریه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]۱ مورد با متاستاز، موارد مبتلا به سرطان ریه و ۱ مورد با متاستاز و سرطان ریه وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The highest stress was found at the tuberodties of ischium.
[ترجمه گوگل]بیشترین تنش در غده های ایسکیوم مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]بیش ترین تنش در the of یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We denominate the disease as traumatic enthesopathy of the ischium.
[ترجمه گوگل]ما این بیماری را به عنوان آنتزوپاتی تروماتیک ایسکیوم می نامیم
[ترجمه ترگمان]ما بیماری رو به عنوان \"ضربه روحی\" از \"ischium\" در آوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Objective To discuss the change rules and characters of F-wave conduction velocity about ischium nerve trauma caused by injecting medicament.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد قوانین تغییر و ویژگی های سرعت هدایت موج F در مورد آسیب عصب ایسکیوم ناشی از تزریق دارو
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد قوانین تغییر و مشخصات سرعت هدایت موج اف - موج در مورد ضربه روحی عصبی ناشی از تزریق medicament
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The sick cow frequently attempts urination and pulsates the urethra over the ischium arch.
[ترجمه گوگل]گاو بیمار مکرراً اقدام به ادرار می کند و مجرای ادرار را روی قوس ایسکیوم می زند
[ترجمه ترگمان]گاو مریض به طور مکرر ادرار می کند و مجرای پیشاب را بر روی قوس ischium قفل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The ischiocavernosus and ischiourethralis muscles are transected close to their insertion on the ischium to avoid damaging branches of the pudendal nerve and minimise haemorrhage.
[ترجمه گوگل]عضلات ischiocavernosus و ischiourethralis نزدیک به محل قرارگیری آنها روی ایسکیوم قطع می شوند تا از آسیب رساندن به شاخه های عصب پودندال جلوگیری شود و خونریزی به حداقل برسد
[ترجمه ترگمان]ماهیچه های ischiocavernosus و ischiourethralis در نزدیکی نفوذ خود بر روی ischium قرار دارند تا از آسیب زدن به شاخه های اعصاب خرد شده جلوگیری کرده و خونریزی را به حداقل برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Croup : Of medium length,(Sentence dictionary) large and muscular; slightly showing the tips of both ilium and ischium.
[ترجمه گوگل]کروپ: با طول متوسط، (فرهنگ جملات) بزرگ و عضلانی اندکی نوک ایلیوم و ایسکیوم را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]Croup: طول متوسط، (فرهنگ لغت جملات)بزرگ و عضلانی؛ کمی نوک هر دو ilium و ischium را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Results The tumor occurred in the upper shaft of left tibia of 1 case, and in the pubis and ischium of another case.
[ترجمه گوگل]نتایج تومور در 1 مورد در شفت فوقانی تیبیای چپ و در مورد دیگر در ناحیه شرمگاهی و ایسکیوم رخ داده است
[ترجمه ترگمان]نتایج تومور در قسمت بالایی برآمدگی سمت چپ در یک مورد، و در شرمگاهی و ischium از یک مورد دیگر، رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It differs from C. dispar in the lower jaw, shorter neck vertebrae, and straighter ischium ending in a small "foot" among other features.
[ترجمه گوگل]تفاوت آن با C dispar در فک پایین، مهرههای گردن کوتاهتر و ایسکیوم صافتر که به یک "پا" کوچک ختم میشود در میان سایر ویژگیها است
[ترجمه ترگمان]این تفاوت با C متفاوت است dispar در فک پایینی، مهره های گردن کوتاه تر و ischium straighter در میان دیگر ویژگی ها به یک \"پای کوچک\" منتهی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید