1. Platelet activating factor causes gastrointestinal mucosal injury and ischemic bowel necrosis.
[ترجمه گوگل]عامل فعال کننده پلاکت باعث آسیب مخاطی دستگاه گوارش و نکروز ایسکمیک روده می شود
[ترجمه ترگمان]عامل فعال کننده Platelet عامل ایجاد آسیب روده و روده (ischemic)و نکروز روده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عامل فعال کننده Platelet عامل ایجاد آسیب روده و روده (ischemic)و نکروز روده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Myoblast Autologous Grafting in Ischemic Cardiomyopathy ( MAGIC ) trial: first randomized placebo - controlled study of myoblast transplantation.
[ترجمه گوگل]کارآزمایی پیوند اتولوگ میوبلاست در کاردیومیوپاتی ایسکمیک (MAGIC): اولین مطالعه تصادفی کنترل شده با دارونما در مورد پیوند میوبلاست
[ترجمه ترگمان]The Autologous Grafting (جادوی سحر و جادو): اولین مطالعه تصادفی تک placebo تک controlled در پیوند myoblast
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The Autologous Grafting (جادوی سحر و جادو): اولین مطالعه تصادفی تک placebo تک controlled در پیوند myoblast
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A colonoscopic view of ischemic colitis with minimal overlying exudate is shown.
[ترجمه گوگل]یک نمای کولونوسکوپی از کولیت ایسکمیک با حداقل اگزودای پوشاننده نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]دیدگاه colonoscopic از ischemic colitis با حداقل exudate آن نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیدگاه colonoscopic از ischemic colitis با حداقل exudate آن نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. When ventricular myocardium is ischemic, the relation between ventricular repolarization duration and RR interval will be changed correspondently and characteristically.
[ترجمه گوگل]هنگامی که میوکارد بطنی ایسکمیک باشد، رابطه بین مدت زمان رپلاریزاسیون بطنی و فاصله RR به طور متناظر و مشخص تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ventricular myocardium است، رابطه بین مدت زمان repolarization ventricular و فاصله RR نسبت به characteristically تغییر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ventricular myocardium است، رابطه بین مدت زمان repolarization ventricular و فاصله RR نسبت به characteristically تغییر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Methods 50 eyes of 4anterior ischemic optic neuropathy patient were checked by fluorescence fundus angiography, perimetry and so on, the result were analyzed.
[ترجمه گوگل]روشها: 50 چشم از 4 بیمار نوروپاتی ایسکمیک قدامی با استفاده از آنژیوگرافی فلورسانس فوندوس، پریمتری و غیره بررسی شدند و نتیجه آنالیز شد
[ترجمه ترگمان]روش هایی که ۵۰ چشم از ۴ ischemic anterior بینایی دارند، توسط fluorescence fundus angiography، perimetry و غیره بررسی شدند که نتیجه آن ها آنالیز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش هایی که ۵۰ چشم از ۴ ischemic anterior بینایی دارند، توسط fluorescence fundus angiography، perimetry و غیره بررسی شدند که نتیجه آن ها آنالیز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. To set up the cerebral ischemic model, we retrogradely catheterized the external carotid artery, temporarily clipped the common carotid artery, then injected the autocoagnlated clot.
[ترجمه گوگل]برای تنظیم مدل ایسکمیک مغزی، شریان کاروتید خارجی را بهصورت رتروگراد سوند کردیم، شریان کاروتید مشترک را موقتاً برش دادیم، سپس لختهای را تزریق کردیم
[ترجمه ترگمان]برای راه اندازی مدل ischemic مغزی، ما سرخرگ carotid خارجی را catheterized کردیم، به طور موقت سرخرگ carotid را برش دادیم و سپس لخته autocoagnlated را تزریق کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای راه اندازی مدل ischemic مغزی، ما سرخرگ carotid خارجی را catheterized کردیم، به طور موقت سرخرگ carotid را برش دادیم و سپس لخته autocoagnlated را تزریق کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. DRC could obviously improve the ischemic electrocardiogram T-wave induced by Pituitrin (Pit).
[ترجمه گوگل]DRC به وضوح می تواند موج T ایسکمیک الکتروکاردیوگرام ناشی از پیتویترین (Pit) را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]جمهوری دموکراتیک کنگو به وضوح می توان قلب ischemic electrocardiogram را که توسط Pituitrin (Pit)القا شده بود، بهبود بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جمهوری دموکراتیک کنگو به وضوح می توان قلب ischemic electrocardiogram را که توسط Pituitrin (Pit)القا شده بود، بهبود بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The authors present a new method of treating ischemic necrosis of the femoral head by periosteal autografting.
[ترجمه گوگل]نویسندگان روش جدیدی را برای درمان نکروز ایسکمیک سر استخوان ران با اتوگرافت پریوست ارائه می کنند
[ترجمه ترگمان]این نویسندگان روش جدیدی برای مقابله با نکروز تومور مغزی ناشی از استخوان ضریعی در دست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نویسندگان روش جدیدی برای مقابله با نکروز تومور مغزی ناشی از استخوان ضریعی در دست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. BACKGROUND Transient ischemic attack is a risk factor in the causation of complete stroke.
[ترجمه گوگل]پس زمینه حمله ایسکمیک گذرا یک عامل خطر در ایجاد سکته کامل مغزی است
[ترجمه ترگمان]سابقه حمله ischemic Transient یک عامل ریسک در رابطه سببیت کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سابقه حمله ischemic Transient یک عامل ریسک در رابطه سببیت کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Pain due to dynamic coronary narrowing from arterial spasm although ischemic tends to occur at rest or nocturnally .
[ترجمه گوگل]درد ناشی از باریک شدن دینامیک کرونری ناشی از اسپاسم شریانی اگرچه ایسکمیک تمایل دارد در حالت استراحت یا شبانه رخ دهد
[ترجمه ترگمان]درد ناشی از فشار عروق انسداد عروقی از فشار شریانی بودن است، اگرچه ischemic معمولا در حالت استراحت یا استراحت رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درد ناشی از فشار عروق انسداد عروقی از فشار شریانی بودن است، اگرچه ischemic معمولا در حالت استراحت یا استراحت رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Mothods Ligated the anterior, posterior and rear pancreaticoduodenal artery, observed the state of animals survival and the pathology change of dog's pancreas and duodenum after ischemic operation.
[ترجمه گوگل]روش بستن شریان پانکراتیک دوازدهه قدامی، خلفی و عقب، مشاهده وضعیت بقای حیوانات و تغییر پاتولوژی پانکراس و دوازدهه سگ پس از عمل ایسکمیک
[ترجمه ترگمان]Mothods ligated، سرخرگ شکمی جلویی، عقبی و عقبی، وضعیت بقا حیوانات و تغییر آسیب شناسی لوزالمعده و duodenum پس از عملیات ischemic را مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Mothods ligated، سرخرگ شکمی جلویی، عقبی و عقبی، وضعیت بقا حیوانات و تغییر آسیب شناسی لوزالمعده و duodenum پس از عملیات ischemic را مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Transplantation of bone marrow stem cells can improve the hind limb ischemia in the rat serum VEGF levels, and promote ischemic muscle tissue of angiogenesis.
[ترجمه گوگل]پیوند سلول های بنیادی مغز استخوان می تواند ایسکمی اندام عقبی را در سطح سرمی VEGF موش بهبود بخشد و بافت عضلانی ایسکمیک رگزایی را تقویت کند
[ترجمه ترگمان]Transplantation از سلول های بنیادی مغز استخوان می توانند منجر به افزایش کم خونی موضعی در سطوح VEGF سرم، و ارتقای بافت عضلانی اسکلتی به عنوان رگ زایی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Transplantation از سلول های بنیادی مغز استخوان می توانند منجر به افزایش کم خونی موضعی در سطوح VEGF سرم، و ارتقای بافت عضلانی اسکلتی به عنوان رگ زایی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It indicates that PSS is worth using widely in the treatment of pseudobulbar paralysis caused by ischemic cerebral infarction.
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که PSS ارزش استفاده گسترده ای را در درمان فلج کاذب بولبار ناشی از انفارکتوس مغزی ایسکمیک دارد
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که PSS با استفاده گسترده در درمان فلج pseudobulbar ناشی از ischemic مغزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که PSS با استفاده گسترده در درمان فلج pseudobulbar ناشی از ischemic مغزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Objective:To investigate the effect and significance of decimeter wave which prevent and treat the ischemic necrosis of femoral head.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر و اهمیت موج دسی متری که از نکروز ایسکمیک سر استخوان ران پیشگیری و درمان می کند
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بررسی اثر و اهمیت موج decimeter که از the ischemic of جلوگیری کرده و آن را درمان می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بررسی اثر و اهمیت موج decimeter که از the ischemic of جلوگیری کرده و آن را درمان می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Objective To investigate the efficacy and safety of cinepazide malete in acute cerebral ischemic stroke.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثربخشی و ایمنی سینپازید مالت در سکته مغزی ایسکمیک حاد مغزی
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق درباره اثربخشی و ایمنی of malete در سکته مغزی ischemic حاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق درباره اثربخشی و ایمنی of malete در سکته مغزی ischemic حاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید