ischemia

/ˌɪˈskemiə//ˌɪˈskemiə/

(زیست شناسی - پزشکی: کمبود یا کم رسانی خون به بافت یا اندام) خون کاستی، کم خونی موضعی، ایسکمی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: ischemic (adj.)
• : تعریف: a localized stoppage of blood supply caused by a blockage in the bloodstream.

جمله های نمونه

1. Methods Rat cerebral ischemia - reperfusion injury model was established ligation method and GTW administered by gastric tube.
[ترجمه گوگل]MethodsRat ایسکمی مغزی - مدل آسیب خونرسانی مجدد به روش بستن و GTW توسط لوله معده اجرا شد
[ترجمه ترگمان]روش های Rat cerebral ischemia - - reperfusion روش ligation و GTW توسط لوله شکمی ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective : To study the anti - myocardial ischemia and anti - arrhythmia cordis effect of D - ribose.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور بررسی اثر ضد ایسکمی میوکارد و ضد آریتمی کوردیس دی ریبوز
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه ایسکمی مغزی - myocardial و تاثیر ضد آریتمی دی - ریبوز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Establishment of a model on acute forebrain ischemia complicated by multiple organ dysfunction syndrome ( MODS ).
[ترجمه گوگل]ایجاد مدلی بر ایسکمی حاد پیش‌مغز عارضه‌دار با سندرم اختلال عملکرد چندگانه (MODS)
[ترجمه ترگمان]ایجاد یک مدل در رابطه با ایسکمی حاد تنفسی با چندین اختلال عملکرد ارگان (MODS)پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods:Anima model of ischemia stroke was made by unilaterally ligature common carotid artery of Mongolian gerbil.
[ترجمه گوگل]روش کار: مدل آنیما سکته مغزی ایسکمی توسط شریان کاروتید مشترک یک طرفه ژربیل مغولی ساخته شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: مدل Anima از کم خونی موضعی به طور یک جانبه به سرخرگ carotid معمولی gerbil مغولی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ischemia Modified Albumin : Is This Marker of Ischemia Ready Time Use?
[ترجمه گوگل]آلبوم اصلاح شده ایسکمی: آیا این نشانگر ایسکمی آماده استفاده در زمان است؟
[ترجمه ترگمان]ischemia تغییر یافته: آیا این Marker of زمان حاضر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion Incidence of myocardial ischemia was lower during isometric exercise than dynamic exercise at similar perceived exertion in patients with CAD.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری میزان بروز ایسکمی میوکارد در طول تمرین ایزومتریک کمتر از ورزش پویا در فعالیت‌های مشابه در بیماران مبتلا به CAD بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Incidence از ایسکمی قلبی در طی ورزش فضایی کم تر از اعمال پویا در عمل مشاهده شده مشابه در بیماران با CAD، کم تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To analyze and summarize diagnose of mesenteric ischemia disease and the treatment effect.
[ترجمه گوگل]هدف تجزیه و تحلیل و خلاصه کردن تشخیص بیماری ایسکمی مزانتریک و اثر درمان
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل و خلاصه کردن تشخیص و خلاصه علت بیماری کم خونی موضعی و اثر درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Diagnose the degree of myocardial ischemia of patients with angina pectoris according to the changing of images of color kinesis echocardiography(CK).
[ترجمه گوگل]تشخیص درجه ایسکمی میوکارد در بیماران مبتلا به آنژین صدری با توجه به تغییر تصاویر اکوکاردیوگرافی کینزیس رنگی (CK)
[ترجمه ترگمان]تشخیص درجه ژلاتینه شدن عضلات قلب با آنژین با توجه به تغییر تصاویری از رنگ kinesis echocardiography (CK)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods A model of retinal ischemia reperfusion in rat was made.
[ترجمه گوگل]MethodsA مدل خونرسانی مجدد ایسکمی شبکیه در موش صحرایی ساخته شد
[ترجمه ترگمان]روش ها مدلی از ایسکمی کبد در موش ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. CONCLUSION DK can protect myocardium against ischemia reperfusion injury.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری DK می تواند از میوکارد در برابر آسیب خونرسانی مجدد ایسکمی محافظت کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری، دانمارک می تواند از سلول های myocardium در مقابل صدمات ناشی از کم خونی موضعی محافظت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To study superior cervical ganglion control on the cochlear blood flow vertebrobasilar ischemia in guinea pigs.
[ترجمه گوگل]مطالعه کنترل برتر گانگلیون گردن بر روی ایسکمی ورتبروبازیلار جریان خون حلزون در خوکچه هندی
[ترجمه ترگمان]مطالعه بر کنترل ganglion cervical بر روی جریان خون حلزونی پس از ایسکمی vertebrobasilar in در pigs guinea انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective: We researched the protective effects and its Effects on Alteration of Protein Expression Pattern of Potentilla anserina L. alcohol extract following acute myocardial ischemia in Rats.
[ترجمه گوگل]هدف: ما اثرات محافظتی و اثرات آن بر تغییر الگوی بیان پروتئین عصاره الکلی Potentilla anserina L را به دنبال ایسکمی حاد میوکارد در موش‌های صحرایی مورد بررسی قرار دادیم
[ترجمه ترگمان]هدف: ما اثرات حفاظتی و اثرات آن بر تغییر الگوی بیان پروتیین of anserina L را بررسی کردیم عصاره الکل پس از ایسکمی قلبی حاد در موش های صحرایی رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To investigate action of apoptosis in mechanisms of neonatal hypoxia - ischemia ( HIE ).
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثر آپوپتوز در مکانیسم های هیپوکسی - ایسکمی نوزادی (HIE)
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد عملکرد آپوپتوز در مکانیسم های of نوزاد - ایسکمی (hie)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To explore the effect and mechanism of Acetylsalicylic acid(ASA)on the ischemia preconditioning against myocardial infarction in rat.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر و مکانیسم اسید استیل سالیسیلیک (ASA) بر پیش شرطی شدن ایسکمی در برابر انفارکتوس میوکارد در موش صحرایی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثر و مکانیزم of اسید (ASA)در رابطه با کم خونی موضعی در مقابل infarction myocardial در موش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• localized anemia caused by an obstruction (pathology)

پیشنهاد کاربران

a medical problem in which there is not enough blood flowing to a part of the body, usually because the arteries have become too narrow. It can lead to very serious health conditions
ایسکِمی در اصطلاح پزشکی به کم رسیدن خون، به اندام یا ناحیه ای از بدن گفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

ایسکمی باعث کمبود اکسیژن و مواد مغذی به بخش هایی از بدن می شود و این امر باعث آسیب به بافت ها یا سوءکارکرد اندام می گردد.
cerebral/myocardial ischemia

ischemia
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/ischemia• https://en.wikipedia.org/wiki/Ischemia
کمرسانی خون
lack of blood flow

بپرس