بلکه. . . است
چیزی نیست جز. . .
صرفا. . . است
مثال:
the love is important and all other things is but preparation.
عشق مهم است و باقی چیزها چیزی جز آمادگی برای این امر نیستند.
چیزی نیست جز. . .
صرفا. . . است
مثال:
عشق مهم است و باقی چیزها چیزی جز آمادگی برای این امر نیستند.