1. noise was a constant irritant
سر و صدا دایما (ما را) آزار می داد.
2. He said the issue was not a major irritant.
[ترجمه گوگل]او گفت که این موضوع یک عامل تحریک کننده بزرگ نیست
[ترجمه ترگمان]وی گفت که این موضوع آزاردهنده اصلی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The noise of traffic is a constant irritant to city dwellers.
[ترجمه گوگل]سر و صدای ترافیک یک عامل تحریک کننده دائمی برای ساکنان شهر است
[ترجمه ترگمان]صدای ترافیک آزاردهنده دائمی برای ساکنان شهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The report is bound to add a new irritant to international relations.
[ترجمه گوگل]این گزارش به احتمال زیاد یک عامل تحریک کننده جدید به روابط بین الملل اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]این گزارش موظف به افزودن مواد آزاردهنده جدید به روابط بین الملل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Low flying aircraft are a constant irritant in this area.
[ترجمه گوگل]هواپیماهای کم پرواز یک عامل تحریک کننده دائمی در این زمینه هستند
[ترجمه ترگمان]در این منطقه هواپیماهای بدون پرواز همواره آزاردهنده و آزاردهنده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Tribromoethanol has been reported to be irritant to the viscera of mice and this can cause intestinal problems and death.
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که تریبروموتانول برای احشاء موش تحریک کننده است و می تواند باعث مشکلات روده و مرگ شود
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که Tribromoethanol به نسبت بوی موش آزاردهنده است و این می تواند موجب مشکلات روده ای و مرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The greatest irritant most people experience in their dealings with government is the arrogance of the bureaucracy.
[ترجمه گوگل]بزرگترین عامل تحریککنندهای که اکثر مردم در برخورد با دولت تجربه میکنند، گستاخی بوروکراسی است
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین چیزی که بیش از همه مردم در معاملات خود با دولت تجربه می کنند، تکبر و نخوت بوروکراسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Ether is irritant to the mouse respiratory tract and can cause excessive mucous secretion.
[ترجمه گوگل]اتر برای دستگاه تنفسی موش تحریک کننده است و می تواند باعث ترشح بیش از حد مخاطی شود
[ترجمه ترگمان]Ether برای دستگاه تنفسی موش آزاردهنده است و می تواند باعث ترشح بیش از حد شنوایی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was a stock irritant, an ugly man in a shabby dressing gown over a stained shirt.
[ترجمه گوگل]او مردی بدجنس بود، مردی زشت با لباس مجلسی کهنه روی پیراهن لکه دار
[ترجمه ترگمان]مرد زشتی بود که پیراهن کهنه و کثیفی بر تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A long-term irritant to the police has been the ongoing allegation that some officers have been closely connected with freemasonry.
[ترجمه گوگل]یک عامل تحریک کننده درازمدت برای پلیس این ادعای مداوم است که برخی از افسران ارتباط نزدیکی با فراماسونری داشته اند
[ترجمه ترگمان]نگرانی طولانی مدت پلیس این ادعا را رد کرده است که برخی از افسران به طور نزدیکی با freemasonry ارتباط دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The rogue H has always been an irritant to those interested in the origin and meaning of place names.
[ترجمه گوگل]سرکش H همیشه برای کسانی که به منشا و معنای نام مکانها علاقه مند هستند، تحریک کننده بوده است
[ترجمه ترگمان]این مرد رذل همیشه نسبت به کسانی که به منشا و معنای اسامی خاص علاقه دارند بیش از حد آزاردهنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Eventually, dealers say, the irritant is expected to be sold in retail stores and convenience markets as well.
[ترجمه گوگل]در نهایت، فروشندگان می گویند، انتظار می رود که محرک در خرده فروشی ها و بازارهای رفاه نیز فروخته شود
[ترجمه ترگمان]در نهایت، فروشندگان می گویند، انتظار می رود که مواد محرک در فروشگاه های خرده فروشی و بازارهای راحتی فروخته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. My fatigue and this added irritant started to push me into a depression.
[ترجمه گوگل]خستگی من و این محرک اضافه مرا به افسردگی سوق داد
[ترجمه ترگمان]خستگی و ناراحتی ناشی از آن کم کم مرا دچار افسردگی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. More, he is a severe irritant, and Adelman could put up with irritation far easier than he could a tumor.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، او یک تحریککننده شدید است و آدلمن میتواند به مراتب راحتتر از تومور، تحریک را تحمل کند
[ترجمه ترگمان]بیشتر، او آدم آزار دهنده و آزار دهنده است، و Adelman می تواند با آزردگی بسیار از آن که می تواند یک غده داشته باشد، از کوره در برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Phenethylamine is also a skin irritant and possible sensitizer.
[ترجمه گوگل]فن اتیل آمین همچنین یک محرک پوست و حساس کننده احتمالی است
[ترجمه ترگمان]Phenethylamine هم چنین پوست آزاردهنده پوست و sensitizer ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید