irrefutable

/ɪrəˈfjuːtəbl̩//ˌɪrɪˈfjuːtəbl̩/

معنی: انکار ناپذیر، غیر قابل تکذیب، تکذیب ناپذیر
معانی دیگر: (استدلال و غیره) رد نکردنی، بطلان ناپذیر، ابطال ناپذیر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: irrefutably (adv.), irrefutability (n.), irrefutableness (n.)
• : تعریف: impossible to refute or disprove; indisputable.
متضاد: refutable
مشابه: certain, decisive, impregnable

- Her last two points were irrefutable, and he was forced to admit she was right.
[ترجمه گوگل] دو نکته آخر او غیرقابل انکار بود و او مجبور شد اعتراف کند که حق با اوست
[ترجمه ترگمان] آخرین امتیاز او رد شد و مجبور شد قبول کند که حق با اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. an irrefutable argument
استدلال غیرقابل رد

2. The pictures provide irrefutable evidence of the incident.
[ترجمه گوگل]تصاویر شواهد غیرقابل انکاری از این حادثه ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این تصاویر شاهدی غیرقابل انکار از این حادثه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They had no families, and it was irrefutable that elders should be surrounded by those they had raised.
[ترجمه گوگل]آنها هیچ خانواده ای نداشتند، و این غیرقابل انکار بود که بزرگان باید توسط کسانی که بزرگ کرده بودند محاصره شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها هیچ خانواده ای نداشتند، و این انکارناپذیر بود که بزرگان را با کسانی که بزرگ کرده بودند محاصره کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Such irrefutable evidence is often impossible to provide at that moment.
[ترجمه گوگل]ارائه چنین شواهد غیرقابل انکاری اغلب در آن لحظه غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]چنین مدرکی انکارناپذیر ممکن است در آن لحظه غیر ممکن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Plato was positing an ideal body of irrefutable truth which stands eternally existent far beyond our mortal ken.
[ترجمه گوگل]افلاطون بدن ایده آلی از حقیقت انکارناپذیر را مطرح می کرد که برای همیشه فراتر از جان فانی ما وجود دارد
[ترجمه ترگمان]افلاطون، یک جسم ایده آل از حقیقت انکارناپذیر است که تا ابد در آن سوی چشم فانی فانی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was irrefutable proof that words and numbers were the perfect commodities for export.
[ترجمه گوگل]شواهد انکارناپذیری وجود داشت که کلمات و اعداد کالای مناسبی برای صادرات هستند
[ترجمه ترگمان]اثبات انکارناپذیر وجود داشت که واژه ها و ارقام کالاهای کاملی برای صادرات بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was irrefutable evidence of his guilt.
[ترجمه گوگل]شواهد غیرقابل انکاری دال بر گناه او وجود داشت
[ترجمه ترگمان]هیچ شواهدی از گناه او وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Further, he offered to provide Judge Ireland with irrefutable proof from his personal contacts at the highest level in London.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، او پیشنهاد داد که به قاضی ایرلند شواهد غیرقابل انکاری از تماس های شخصی خود در بالاترین سطح در لندن ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، او پیشنهاد کرد تا با مدرک غیرقابل انکار از تماس های شخصی خود در بالاترین سطح در لندن، به قاضی ایرلند ارائه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What had previously been accepted as irrefutable and invulnerable to attack was now set in doubt.
[ترجمه گوگل]آنچه قبلاً به عنوان انکارناپذیر و آسیب ناپذیر در برابر حمله پذیرفته شده بود، اکنون مورد تردید قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]آنچه پیش از این پذیرفته شده بود، انکار ناپذیر و ناپذیر بود که به شک و تردید دچار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The backwardness hi the urbanization is an irrefutable fact in the poverty - stricken areas.
[ترجمه گوگل]عقب ماندگی شهرنشینی یک واقعیت غیرقابل انکار در مناطق فقر زده است
[ترجمه ترگمان]عقب ماندگی در شهرنشینی، واقعیتی انکارناپذیر در مناطق محروم از فقر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That is not, of course, irrefutable proof of discrimination.
[ترجمه گوگل]البته این دلیل غیرقابل انکار تبعیض نیست
[ترجمه ترگمان]البته این دلیل انکارناپذیر discrimination نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Only truth that is tested by practice is irrefutable.
[ترجمه گوگل]تنها حقیقتی که با تمرین آزمایش شود انکار ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]تنها حقیقتی که با عمل آزمایش می شود غیرقابل انکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Did the United States provide China with irrefutable evidence against Bin Ladin?
[ترجمه گوگل]آیا ایالات متحده مدارک غیرقابل انکاری علیه بن لادن به چین ارائه کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا آمریکا، سند غیرقابل انکاری بر علیه بن لادن در اختیار چین قرار داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the face of irrefutable evidence, a confession of the crime - the facts.
[ترجمه گوگل]در مواجهه با شواهد غیر قابل انکار، اعتراف به جنایت - حقایق
[ترجمه ترگمان]در مقابل شواهد irrefutable، یک اعتراف از جنایت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In the face of such irrefutable facts, he was struck dumb.
[ترجمه گوگل]در برابر چنین حقایق غیرقابل انکاری، او لال شد
[ترجمه ترگمان]در مقابل این حقایق انکارناپذیر، او را گیج و مبهوت کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انکار ناپذیر (صفت)
irrefutable, undeniable

غیر قابل تکذیب (صفت)
irrefutable

تکذیب ناپذیر (صفت)
unanswerable, irrefutable

انگلیسی به انگلیسی

• incapable of being refuted, incontrovertible, indisputable
an irrefutable statement cannot be shown to be incorrect; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس