irreclaimable

/ˌɪrɪˈkleɪməbəl//ˌɪrɪˈkleɪməbl/

معنی: درست نشدنی، بازیافت نکردنی، بر نگشتنی
معانی دیگر: غیرقابل مطالبه ی مجدد یا ادعای مجدد، بازخواه ناپذیر، بازیافت ناپذیر، مسترد نشدنی، (مجددا) به دست نیاوردنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: irreclaimably (adv.)
• : تعریف: impossible to reclaim, redeem, or reform.
متضاد: reclaimable

مترادف ها

درست نشدنی (صفت)
incorrigible, irreclaimable

بازیافت نکردنی (صفت)
irreclaimable

برنگشتنی (صفت)
irreversible, irreclaimable, irremeable, irretrievable

انگلیسی به انگلیسی

• cannot be reclaimed; cannot be reformed; cannot be brought into use (as of land); cannot be revoked

پیشنهاد کاربران

بپرس