ممنون از محبت و لطفت سعید جان. لحظه ای تردید نکن که من هم از دوستان و عزیزان از جمله شما یاد گرفته ام و یاد خواهم گرفت. کم حوصلگی ها و بی دقتی ها را هم شما بگذار به حساب سن بالا و توقعی که فرد از بالا رفتن سنش دارد و الا اینکه کسی فکر کند از دیگران برتر است و اشتباهی نمی کند، به خودی خود اشتباه بزرگی است. راستش را بخواهی ( بین خودمان باشد ) ادعایی در ترجمه ندارم چون رشته تحصیلی و تخصصی من نبوده و حضور من در اینجا و بحث ها و رد و بدل شدن ایده ها دال بر فرایند یادگیری است.
... [مشاهده متن کامل]
باز هم از اینهمه ادب و آقایی مثال زدنی شما نهایت سپاس را دارم.
سلام و صبح به خیر، جناب آقای دکتر ، استاد عزیزم،
1 - از حوصله ای که صرف پاسخ به بنده کردید، از وقتی که صرف راهنمایی ام کردید ، ممنونم.
2 - نمی دانستم که دیسلایک در آبادیس می تواند باعث حذف تمام یا قسمتی از متن شود، اگر می دانستم دیسلایک نمی زدم.
... [مشاهده متن کامل]
3 - در پروفایل تان ، سوابق علمی و کارنامه تان را قید فرموده اید، جنابعالی فردی ارزنده و اثر گذار هستید ، من با دیسلایک شما تصور کردم که پاسخ می دهید و مرا راهنمایی می کنید.
4 - وقتی در آبادیس در مدخل واژه ای، کامنت شمارا می بینم ، اول لبخند می زنم، دوم با دقت مطالعه می کنم، سوم لذت می برم، بعدش اگر به این نتیجه رسیدم که اظهار نظر من می تواند باعث غنای مطلب شود، نظرم را درج می کنم.
5 - همینجوری سالم و قبراق باشید استاد ( انشاالله ) ، که من بیشتر یاد بگیرم از شما.
ایام به کام
آقای امدادی نازنین،
علت حذف متن فارسی، دیسلایک شما دوست عزیز است. اخیرا سایت آبادیس متون بلندی را که دیسلایک می خورند حذف می کند اگر چه من خودم هنوز می توانم آن را ببینم و در داشبورد پروفایلم وجود دارد.
... [مشاهده متن کامل]
در هر صورت، شاید اختلاف سلیقه در انتخاب واژگان مربوط باشد به خواندن کل نمایشنامه و تنها بخشی از آن. من نگفتم پیشنهاد شما اشتباه بوده. تنها عرض کردم داشتن چند برنامه و �چند کار دم دست� تنافر و اختلاف مبنایی چندانی که موجب دیسلایک زدن بشود قاعدتا نباید داشته باشد. ضمنا من یقین دارم که شما عاشق واژگان و زبان در کل هستید والا مزاحم وقت شما برای بحث در مورد نقاط مشترک و اختلاف از منظر زبان شناسی نمی شدم.
باز هم خوشحالم که با دوستان خوب و اهل هنر و ادب و کمالات آشنا می شوم. از محاسن رسانه های اجتماعی و سایت های علمی آشنایی با خوبانی چون شماست.
براتون آرزوی موفقیت هر چه بیشتر دارم.
جناب آقای دکتر فروزانی ، استاد عزیز
خسته نباشید،
از دقت نظر، تعهد علمی و دلسوزی تان و حوصله ای که به خرج داده اید ، سپاسگزارم
کاملا صحیح می فرمایید،
اینجانب در مقابل دو معادل پیشنهادی دیگر کاربران ، یعنی یک سر داشتن و هزار سودا و نیز با یک دست چند هندوانه برداشتن، گفتم چون این ها اشاره به حالت هایی دارد که دارنده این صفات فردی است که برنامه مشخصی ندارد و disapproving of را القا می کند ، نوشتم.
... [مشاهده متن کامل]
در مورد معادل پیشنهادی شما چنین قضاوتی نداشتم ، بلکه منظورم این بود که "چند گزینه دیگر را در چنته داشتن یا دم دست گذاشتن" شاید که اولویت داشته باشد بر اهداف و برنامه های متفاوت داشتن،
در متن چخوف نیز چنین استنباطی دارم، زیرا :
ابتدا می گوید وامی ردیف می کنم و مادرت هم با . . . . حرف خواهد زد که رد خور نداشته باشه - سپس می ریم خونه مادربزرگ - در انتها می گوید هیچی مون نمیشه ، یعنی میخاد بگه خیالت راحت
ما سه تا گزینه داریم ،
we'll be safe رو آورده که بگوید گزینه های دیگری نیز داریم ، فقط متکی به یکی نیستیم.
صبح که کامنت گذاشتم متنی که شما نوشته بودید انگلیسی فارسی کامل بود ولی الن که ساعت 9 شب هست فقط متن انگلیسی دیده میشود و من ترجمه شما رو نتوانستم دوباره ببینم.
جناب استاد عزیز ، آقای دکتر فروزانی
عاشق یاد گرفتن هستم ، عاشق کلمه هستم ، عاشق معنا هستم
از همه یاد می گیرم
مخصوصا که استادی چون شما یادم دهید، باعث سرور بیشترم نیز خواهد شد.
از صرف وقت ، امعان نظر تان سپاسگزارم.
آقای امدادی عزیز،
مطمئن هستم شما از بار معنایی در دو شکل سمنتیک و پرگمتیک و یا decontextualized meaning در تقابل با contextualized meaning مطلع هستید. من بر خلاف شما، مطلب شما را نه تنها دیسلایک نزدم بلکه لایک زدم چرا که پیگیری و حساسیت و دنبال کردن شما جهت ارائه ی ترجمه مناسب را تحسین می کنم اما متاسفانه اشتباه بودن پیشنهاد خودم را نه از سر لجبازی بلکه به دلیل تجربه و تفاوت قائل شدن بین different senses of a word in different contexts ( که معمولاً به شکل غیر تخصصی افراد بجای sense از واژه ی meaning یا معنا استفاده می کنند ) را نمی توانم بپذیرم. من از روی قصد، این متن خاص از نمایشنامه ی چخوف را آوردم تا به shades of meanings in different contexts با وجود یک معنای ثابت که بین این different senses در خارج از بافت و متن خاص بصورت مشترک وجود دارد اشاره ای داشته باشم. اگر نمایشنامه را مطالعه بفرمایید، می بینید که دایی بچه ها با توجه به مشکلات پیش روی و انتخاب های مختلف از اهداف پیش رو همین sense of the word را در کلام خود حمل می کند ( اهداف و برنامه های مختلف داشتن ) . بعلاوه دیکشنری ها گاهی بر اساس متن خاص shades of different meanings و یا different senses of the words را به نمایش می گذارند مثلا به تعریف این اصطلاح در دیکشنری کالینز دقت بفرمایید: have several different plans.
... [مشاهده متن کامل]
کلمه plan نشان دهندهٔ این است که فقط activities حامل بار معنایی این این عبارت یا اصطلاح نیست بلکه plan نیز گزینه ی دیگری است. ضمنا بر خلاف آنچه فرمودید که این عبارت بار معنایی مثبت دارد، تعریف پیشنهاد شده توسط بنده، هیچ بار معنایی منفی ندارد علاوه بر اینکه کلمه ای مثل awful در یک متن، بار معنایی منفی و در متون متفاوت دیگر کاملا بار معنایی مثبت دارد.
از اینکه باعث شدید باب بحث تخصصی معنا شناسی که تنها یکی از شاخه های زبان شناسی مدرن هست باز شود از شما ممنون و سپاسگزارم.
ارادتمند: فروزانی
سلام و عرض ادب خدمت آقای محمد فروزانی گل،
به قلم شما احترام می کنم ولی،
با اجازه شما ، معادل شما رو برای این idiom دیسلایک کردم،
با عرض معذرت ،
در مدخل �entry" دیگری برای این idiom معادل های زیر را گفته بودند:
... [مشاهده متن کامل]
یک سر داری و هزار سودا
با یه دست چند هندوانه بر می داری،
که این ها رو نیز دیسلایک کردم،
جنابعالی نیز ، اهداف و برنامه های متفاوت داشتن، را پیشنهاد فرمودید،
طبق توضیح کمبریج،
to be involved with many activities or jobs at the same time or to make certain that there are always several possibilities available:
همزمان مشغول چند کار بودن یا جهت اطمینان چندین گزینه را دم دست گذاشتن،
معنی می دهد، یعنی دارای بار معنایی مثبت است، که به نظرم متفاوت از اهداف متفاوت داشتن، یک سر و هزار سودا داشتن، با یه دست چند هندوانه را برداشتن، است.
If that job application doesn't work out I've got a couple more irons in the fire.
اگر اون درخواست استخدام من جواب ندهد چند گزینه دیگر هم دارم.
توضیحاتی را که عرض نمودم از دو �توضیح و جمله� نقل شده در کمبریج، استنباط کردم.
با احترام و اعتذار
محمد فروزانی
برنامه ها و اهداف متفاوت داشتن
If that job application doesn't work out I've got a couple more irons in the fire. ( Google ) GAEV: I think I can arrange a loan to pay the interest into the bank. “Your mother will have a talk to Lopakhin; he, of course, won’t refuse. . . And when you’ve rested you’ll go to Yaroslav to the Countess, your grandmother. So you see, we’ll have three irons in the fire, and we’ll be safe. ( The Cherry Orchard - Anton Chekhov )
... [مشاهده متن کامل] یک سر و هزار سودا داشتن