ironmongery

/ˈaɪənmʌŋɡəri//ˈaɪənmʌŋɡəri/

معنی: اهن فروشی
معانی دیگر: اهن فروشی، اهن الات فروشی

جمله های نمونه

1. Edwin Hodgson, wholesaler of decorative ironmongery, died in 1854 aged thirty-eight.
[ترجمه گوگل]ادوین هاجسون، عمده‌فروش آهن‌فروشی‌های تزئینی، در سال 1854 در سن سی و هشت سالگی درگذشت
[ترجمه ترگمان]ادوین هاجسون، عمده فروش of تزیینی، در سال ۱۸۵۴ در گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Turners had long been associated with the ironmongery trade in Dublin.
[ترجمه گوگل]ترنرها برای مدت طولانی با تجارت آهن آلات در دوبلین مرتبط بودند
[ترجمه ترگمان]The مدت زیادی با تجارت ironmongery در دوبلین کنار گذاشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In one corner lay some ironmongery of dubious aspect.
[ترجمه گوگل]در یک گوشه آهن فروشی هایی با جنبه مشکوک قرار داشت
[ترجمه ترگمان]در یک گوشه، مقداری آهن ironmongery از آن دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The spring is the best time for ironmongery, cutlery ware, and furniture for furnishing houses.
[ترجمه گوگل]فصل بهار بهترین زمان برای آهن‌فروشی، کارد و چنگال و اثاثیه منزل است
[ترجمه ترگمان]بهار بهترین زمان برای ironmongery، کارد و چنگال و اسباب اثاثیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Since then he has specialised in sales of ironmongery and hardware products and has an in-depth knowledge of all products and their applications after working on many varied projects within the trade.
[ترجمه گوگل]از آن زمان به بعد او در فروش آهن‌آلات و محصولات سخت‌افزاری تخصص داشت و پس از کار بر روی پروژه‌های مختلف در تجارت، دانش عمیقی در مورد تمام محصولات و کاربردهای آنها داشت
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد او در فروش محصولات سخت افزار و سخت افزار تخصص دارد و پس از کار بر روی بسیاری از پروژه های متنوع در تجارت، دانش عمیقی از همه محصولات و کاربردهای آن ها دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When an ironmongery item performs its function well it contributes in a large way to a smooth and happy life style.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک اقلام آهن‌فروشی عملکرد خود را به خوبی انجام می‌دهد، تا حد زیادی به یک سبک زندگی روان و شاد کمک می‌کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک آیتم ironmongery عملکرد خود را به خوبی انجام می دهد، به روش بسیار بزرگی به سبک زندگی صاف و شاد کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Please also find following contact person for ironmongery and door supplier captioned for your action.
[ترجمه گوگل]لطفاً تماس‌های زیر را برای آهن‌فروشی و تامین‌کننده درب که برای اقدام خود شرح داده شده است، پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا برای ironmongery و door supplier برای اقدام خود، شخص تماس زیر را پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The windows are supplied complete with ironmongery and security restrictors allowing night –time and holiday ventilation.
[ترجمه گوگل]پنجره ها به طور کامل با آهن فروشی و محدودیت های امنیتی عرضه می شوند که امکان تهویه در شب و تعطیلات را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]پنجره ها مجهز به ironmongery و restrictors امنیتی هستند که اجازه تهویه شبانه و تعطیلات را می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is one of the most successful and professional companies in the field of commercial ironmongery products integration in China.
[ترجمه گوگل]این یکی از موفق ترین و حرفه ای ترین شرکت ها در زمینه ادغام محصولات تجاری آهن آلات در چین است
[ترجمه ترگمان]این شرکت یکی از موفق ترین و موفق ترین شرکت های تجاری در زمینه یکپارچه سازی محصولات ironmongery تجاری در چین می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Entrance doors including sliding door and swing doors and ironmongery for the doors.
[ترجمه گوگل]درب های ورودی شامل درب کشویی و درب های چرخدار و آهن فروشی درب ها
[ترجمه ترگمان]دره ای ورودی از هم باز می شوند و درها و درها را برای درها نصب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اهن فروشی (اسم)
smithy, ironmongery

تخصصی

[عمران و معماری] یراق آلات
[] آهن آلات

انگلیسی به انگلیسی

• hardware store; hardware, tools and other small objects made of metal
ironmongery is the metal things that an ironmonger sells.

پیشنهاد کاربران

بپرس