ironman


ورزش : مرد اهنین

جمله های نمونه

1. Who enters ironman triathlons every year and wins?
[ترجمه گوگل]چه کسی هر سال وارد مسابقات سه گانه مرد آهنی می شود و برنده می شود؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی هر سال وارد ironman triathlons می شود و برنده می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But after overtraining for two Ironman - distance races, I was injured a full year.
[ترجمه گوگل]اما پس از تمرین بیش از حد برای دو مسابقه مرد آهنی - مسافت، یک سال کامل مصدوم شدم
[ترجمه ترگمان]اما بعد از overtraining برای دو مسابقه دور از فاصله، یک سال تمام زخمی شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tony Stark : [ reading the newspaper ] Ironman? That's kinda catchy.
[ترجمه گوگل]تونی استارک: [در حال خواندن روزنامه] مرد آهنی؟ این یه جورایی جذابه
[ترجمه ترگمان]تونی استارک؟ چه جذاب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A simple running watch such as the Timex Ironman has an interval timer feature.
[ترجمه گوگل]یک ساعت ساده در حال اجرا مانند Timex Ironman دارای ویژگی تایمر فاصله است
[ترجمه ترگمان]یک ساعت اجرای ساده مانند the Ironman دارای یک ویژگی تایمر فاصله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What I also love about Ironman China is that it is held in very challenging conditions.
[ترجمه گوگل]چیزی که من در مورد Ironman China دوست دارم این است که در شرایط بسیار چالش برانگیزی برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]آنچه که من در مورد Ironman چین هم دوست دارم این است که در شرایط بسیار چالش برانگیز برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Hawaii Ironman is even more grueling.
[ترجمه گوگل]مرد آهنی هاوایی حتی خسته کننده تر است
[ترجمه ترگمان]The Hawaii هم از این هم grueling است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He plans to win his age group of the Ironman triathlon in Hawaii when he is 70.
[ترجمه گوگل]او قصد دارد در سن 70 سالگی در مسابقات سه گانه مرد آهنین در هاوایی برنده شود
[ترجمه ترگمان]او قصد دارد زمانی که ۷۰ سال سن دارد، در گروه سنی \"Ironman\" در هاوایی برنده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It takes about two week for muscles and tendons to fully recover after an Ironman triathlon.
[ترجمه گوگل]حدود دو هفته طول می کشد تا عضلات و تاندون ها پس از ورزش سه گانه مرد آهنی به طور کامل بهبود یابند
[ترجمه ترگمان]حدود دو هفته طول می کشد تا ماهیچه ها و تاندون ها بعد از سه گانه تری اتلون به طور کامل التیام یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And let's not forget about tennis star Martina Navratilova, six-time Ironman winner Dave Scott, four-time Mr. Universe Bill Pearl, or Stan Price, the world-record holder in bench press.
[ترجمه گوگل]و بیایید مارتینا ناوراتیلووا، ستاره تنیس، دیو اسکات برنده شش بار مرد آهنین، بیل پرل چهار بار آقای جهان، یا استن پرایس، رکورددار جهانی در پرس نیمکت را فراموش نکنیم
[ترجمه ترگمان]و فراموش نکنیم که قهرمان تنیس مارتینا Navratilova، شش بار برنده Ironman، دیو اسکات، چهار بار آقای عالم، یا استان پرایس، دارنده رکورد جهانی در مطبوعات نیمکتی را فراموش کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At the very top of my list : I want to win Ironman China.
[ترجمه گوگل]در بالای لیست من: من می خواهم Ironman China را برنده شوم
[ترجمه ترگمان]در صدر فهرست من: من می خواهم در چین برنده شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusions: Ad libitum sodium supplementation was not necessary to preserve serum sodium concentrations in athletes competing for about hours in an Ironman triathlon.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: برای حفظ غلظت سدیم سرم در ورزشکارانی که به مدت حدود ساعت در مسابقات سه‌گانه Ironman رقابت می‌کردند، مکمل‌های سدیم آزادانه لازم نبود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: مکمل سدیم libitum برای حفظ غلظت های سدیم سرم در ورزشکارانی که برای حدود ۲۴ ساعت در مسابقات سه گانه تری اتلون شرکت می کنند، ضروری نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• united states magazine devoted to body building; title given to record attending baseball players; athlete that wins a triathlon contest

پیشنهاد کاربران

This term is used to describe an athlete who demonstrates exceptional endurance and stamina, often participating in events or competitions that require a high level of physical fitness. It is derived from the Ironman Triathlon, a grueling race that includes swimming, cycling, and running.
...
[مشاهده متن کامل]

ورزشکاری که استقامت و قدرت بدنی استثنایی از خود نشان می دهد و اغلب در رویدادها یا مسابقاتی شرکت می کند که به سطح بالایی از آمادگی جسمانی نیاز دارد.
این اصطلاح از عبارت Ironman Triathlon ( یک مسابقه طاقت فرسا که شامل شنا، دوچرخه سواری و دویدن است ) ، گرفته شده است.
مثال ها؛
“He’s completed multiple Ironman races and is considered an ironman in the sport. ”
A fitness enthusiast might say, “I’m training to become an ironman and compete in my first triathlon. ”
In a conversation about impressive athletic achievements, someone might mention, “Finishing an Ironman is a true test of endurance. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-athlete/
مرد آهنی ( نوعی مسابقه ورزشی )
یعنی مرد آهنی
یه شخصیت ابرقهرمان
iron یعنی آهن .
man یعنی مرد .
iron man یعنی مرد آهنی .
مردآهنی یک شخصیت ابر قهرمانی از سری فیلم ها و شخصیت های مارول

بپرس