صفت ( adjective )
• (1) تعریف: as though bound with iron; stern or rigid.
- an ironbound adherence to rules
[ترجمه گوگل] پایبندی آهنین به قوانین
[ترجمه ترگمان] پایبندی محض به قوانین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] پایبندی محض به قوانین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: bound with iron.