1. We're still trying to iron out some problems with the computer system.
[ترجمه گوگل]ما هنوز در حال تلاش برای رفع برخی از مشکلات سیستم کامپیوتری هستیم
[ترجمه ترگمان]ما هنوز در تلاش هستیم تا برخی مشکلات را با سیستم کامپیوتر حل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We hope they can iron out their differences and get on with working together.
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که آنها بتوانند اختلافات خود را برطرف کنند و به کار مشترک ادامه دهند
[ترجمه ترگمان]امیدواریم که آن ها بتوانند اختلافاتشان را حل کنند و با هم کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We need to iron out the kinks in the new system.
[ترجمه گوگل]ما باید پیچیدگی های سیستم جدید را برطرف کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید the رو توی سیستم جدید پیدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We need to iron out a few problems first.
[ترجمه گوگل]ابتدا باید چند مشکل را برطرف کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید ابتدا چند مشکل را حل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Pete still needs to iron out a few kinks in his game.
[ترجمه گوگل]پیت هنوز باید در بازی خود چند پیچ خوردگی را برطرف کند
[ترجمه ترگمان]پیت \"هنوز نیاز داره چند تا مشکل\" توی بازی خودش پیدا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I'll have to iron out the creases.
7. We still have to iron out the finer details.
[ترجمه گوگل]ما هنوز باید جزئیات ریزتر را مشخص کنیم
[ترجمه ترگمان] هنوز باید جزئیات بهتر رو حل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He expects to iron out these difficulties at a special conference next week.
[ترجمه گوگل]او انتظار دارد این مشکلات را در یک کنفرانس ویژه هفته آینده برطرف کند
[ترجمه ترگمان]او انتظار دارد این مشکلات را در یک کنفرانس ویژه در هفته آینده حل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There are a few snags to iron out before the prototype is ready.
[ترجمه گوگل]قبل از آماده شدن نمونه اولیه، چند مشکل وجود دارد که باید آنها را اتو کنید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه نمونه اولیه آماده بشه چند تا چوب پیدا میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It's about time he got his six iron out for a birdie.
[ترجمه گوگل]وقت آن است که شش آهن خود را برای یک مرغک بیرون بیاورد
[ترجمه ترگمان]الان وقتش است که شش تا آهن را برای یک پرنده بیرون بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Frequent face-to-face meetings iron out any problems and come up with interface and process improvements.
[ترجمه گوگل]جلسات حضوری مکرر مشکلات را برطرف می کند و به بهبود رابط و فرآیند می پردازد
[ترجمه ترگمان]جلسات مکرر رو به رو می تواند هر مشکلی را حل کند و با پیشرفت و بهبود فرآیند همراه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They used a steam roller to iron out the road.
[ترجمه گوگل]آنها از غلتک بخار برای اتو کردن جاده استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از یک roller بخار برای خروج از جاده استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Could you iron out the wrinkles in my dress?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید چروک های لباس من را از بین ببرید؟
[ترجمه ترگمان]می شه تو لباس من چین و چروک کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Try to iron out any friction over money with your mate or conflicts could prevail.
[ترجمه گوگل]سعی کنید هر گونه اصطکاک بر سر پول را با همسرتان برطرف کنید یا درگیری هایی که ممکن است غالب شود
[ترجمه ترگمان]سعی کنید هر گونه اختلاف بین پول را با همسر و یا همسر خود حل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Throughout the crisis central banks have sought to iron out these kinks.
[ترجمه گوگل]در طول بحران، بانکهای مرکزی به دنبال رفع این پیچیدگیها بودهاند
[ترجمه ترگمان]در سراسر این بحران بانک های مرکزی به دنبال رفع این مشکل بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید