iron hand


(کنترل شدید) پنجه ی آهنین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: ironhanded (adj.)
• : تعریف: harsh or tight control, as by a despot.

پیشنهاد کاربران

1 - به طور جدی
2 - دست چُدنی ( ترامپ، آمریکا )
دست آهنین، وقتی فرد با استفاده از زور گروهی از مردم را کنترل می کند
With an iron hand
به طور جدی
با زور چوب

بپرس