iron curtain

/ˈaɪərnˈkɜːrtn̩//ˈaɪənˈkɜːtn̩/

(اشاره به شوروی سابق و کشورهای زیر سلطه ی آن) پرده ی آهنین، پرده اهنین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (sometimes cap.) the barrier to free communication and exchange of information which was attributed by Western nations to the secrecy and censorship of the Soviet Union after World War II.

جمله های نمونه

1. It was inaccessible to my family until the Iron Curtain was lifted.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که پرده آهنین برداشته نشد برای خانواده ام قابل دسترس نبود
[ترجمه ترگمان]این موضوع تا زمانی که پرده آهنین از بین رفت از دسترس خانواده من دور نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The lifting of the Iron Curtain has revealed some other gifted composers with a growing international reputation.
[ترجمه گوگل]برداشتن پرده آهنین برخی از آهنگسازان با استعداد دیگر را با شهرت بین المللی رو به رشد نشان داد
[ترجمه ترگمان]برداشتن پرده آهنین برخی از آهنگسازان با استعداد دیگر را با شهرت جهانی رو به رشدی آشکار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The gradual raising of the Iron curtain isn't just good news for politicians.
[ترجمه گوگل]برافراشتن تدریجی پرده آهنین فقط خبر خوبی برای سیاستمداران نیست
[ترجمه ترگمان]افزایش تدریجی پرده آهنین خبر خوبی برای سیاستمداران نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The slight raising of the Iron Curtain brought cultural contacts with the West.
[ترجمه گوگل]برافراشتن اندک پرده آهنین باعث ایجاد تماس های فرهنگی با غرب شد
[ترجمه ترگمان]افزایش جزئی پرده آهنین، تماس های فرهنگی با غرب را به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But any information from behind the Iron Curtain was treated like gold dust in those days.
[ترجمه گوگل]اما هر اطلاعاتی از پشت پرده آهنین در آن روزها مانند گرد و غبار طلا تلقی می شد
[ترجمه ترگمان]اما هر اطلاعاتی از پشت پرده آهنین در آن روزها مانند غبار طلا رفتار می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All talk of liberating iron curtain capitals disappeared.
[ترجمه گوگل]تمام صحبت ها در مورد آزادی سرستون های پرده آهنین ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]همه صحبت از پایتخت آزاد شده از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Three million more were trapped bellied the Iron Curtain in a Stalinist nightmare.
[ترجمه گوگل]سه میلیون نفر دیگر در کابوس استالینیستی به دام پرده آهنین افتادند
[ترجمه ترگمان]سه میلیون دیگر در کنار پرده آهنین در یک کابوس Stalinist گرفتار شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Plain-language advocates and practitioners will nibble at the iron curtain of the tenacious legalese and other forms of gobbledygook .
[ترجمه گوگل]حامیان و تمرین‌کنندگان زبان ساده، پرده آهنین قانون‌گذاران سرسخت و دیگر انواع گوبلدگوک را می‌خورند
[ترجمه ترگمان]مدافعان زبان ساده و افراد حرفه ای به پرده آهنین legalese سرسخت و دیگر شکل های زیستی گاز می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The statesman said the Iron Curtain countries had vast resources in manpower and materiel.
[ترجمه گوگل]این دولتمرد گفت که کشورهای پرده آهنین منابع عظیمی در نیروی انسانی و مواد دارند
[ترجمه ترگمان]سیاست مدار گفت که دو کشور پرده آهنین منابع عظیمی در نیروی انسانی و مواد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Iron Curtain came down with the fall of the former Soviet Union.
[ترجمه گوگل]پرده آهنین با سقوط شوروی سابق فرود آمد
[ترجمه ترگمان]پرده آهنین با سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق به پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Unfortunately, while the Iron Curtain is thankfully no more, a new division is emerging.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، در حالی که خوشبختانه پرده آهنین دیگر وجود ندارد، یک تقسیم بندی جدید در حال ظهور است
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، در حالی که پرده آهنین تشکر نمی کند، یک بخش جدید در حال ظهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But once back in Paris, the iron curtain rose again.
[ترجمه گوگل]اما زمانی که به پاریس برگشتیم، پرده آهنی دوباره بلند شد
[ترجمه ترگمان]اما یک بار دیگر در پاریس پرده آهنین از جا برخاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The collapse of the Iron Curtain had immediate impact on the lives of everyone in Germany.
[ترجمه گوگل]فروپاشی پرده آهنین تأثیر فوری بر زندگی همه در آلمان داشت
[ترجمه ترگمان]سقوط پرده آهنین بر زندگی هر کس در آلمان تاثیر فوری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But they get hot under the collar about trips behind the old Iron Curtain.
[ترجمه گوگل]اما در سفرهای پشت پرده آهنی قدیمی زیر یقه داغ می شوند
[ترجمه ترگمان]اما آن ها در زیر یقه پشت پرده آهنین قدیمی داغ می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I analysed them and found that a material had been used which is only obtainable in Iron Curtain countries.
[ترجمه گوگل]من آنها را تجزیه و تحلیل کردم و متوجه شدم که ماده ای استفاده شده است که فقط در کشورهای پرده آهنی قابل دستیابی است
[ترجمه ترگمان]من آن ها را آنالیز کردم و دریافتم که از ماده ای استفاده شده است که تنها در کشورهای پرده آهنین قابل دستیابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• impenetrable barrier; line of demarcation between western europe and the russian zone of influence; political and ideological barrier that cuts off and isolates an area (especially as the soviets did with their satellite states)
people used to refer to the border that separated the former soviet union and its east european allies from the western european countries as the iron curtain.
people used to refer to the soviet union and its former east european allies as the iron curtain countries.

پیشنهاد کاربران

مرزبندی بین کشورهای تحت سلطه شوروی سابق و کشورهای اروپای غربی مثل مرز بین آلمان شرقی و آلمان غربی که بعدها از بین رفت و پرده ی آهنین نامیده میشد

بپرس