iritis

/aɪˈraɪtɪs//aɪəˈraɪtɪs/

(پزشکی) آماس رنگینه، ورم عنبیه ی چشم، التهاب عنبیه

جمله های نمونه

1. There were no complications such as iritis, IOP rising, breakup of anterior vitreous membrane, cystoid macular edema and retinal detachment week and month postoperatively.
[ترجمه گوگل]در هفته و ماه بعد از عمل هیچ گونه عارضه ای مانند سوزش، افزایش فشار داخل چشم، شکسته شدن غشای زجاجیه قدامی، ادم سیستوئید ماکولا و جداشدگی شبکیه مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]هیچ مشکلی از قبیل iritis، IOP، breakup، vitreous anterior، edema macular cystoid و جداسازی شبکیه در هفته و ماه postoperatively وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The major complication was corneal endothelial edema, iritis, posterior capsule opacity and pupillary capture.
[ترجمه گوگل]عارضه اصلی ادم اندوتلیال قرنیه، عارضه، تیرگی کپسول خلفی و گرفتگی مردمک بود
[ترجمه ترگمان]این مشکل اصلی corneal، ادم اندوتلیال، iritis، opacity کپسول عقب و ثبت pupillary بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective:To analysis of 12 cases of iritis secondary to glaucoma filtering surgery cases occur hypopyon treatment and care.
[ترجمه گوگل]هدف: برای تجزیه و تحلیل 12 مورد عارضه عنبیه ثانویه به جراحی فیلترینگ گلوکوم، موارد درمان و مراقبت هایپوپیون رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]هدف: تجزیه و تحلیل ۱۲ مورد از موارد دیگر در مورد موارد جراحی filtering secondary و glaucoma در درمان و مراقبت صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The main postoperative complications included corneal edema and iritis.
[ترجمه گوگل]عوارض اصلی بعد از عمل شامل ادم قرنیه و عنبیه بود
[ترجمه ترگمان]عوارض جانبی اصلی شامل ادم corneal و ادم iritis بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are corneal edema, iritis and soon . posterior capsular opacification is themajor cause of eyesight reduction.
[ترجمه گوگل]ادم قرنیه، سوزش و به زودی وجود دارد کدورت کپسول خلفی علت اصلی کاهش بینایی است
[ترجمه ترگمان]ادم به زودی آدم بزرگی به حساب می آید capsular posterior opacification دلیل کاهش دید بینایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The main extra-articular manifestations of AS were enthesitis, iritis or iridocyclitis, urinary tract symptoms and chronic diarrhoea, which might offer clues for the diagnosis.
[ترجمه گوگل]تظاهرات خارج مفصلی اصلی AS عبارت بودند از انتزیت، عنبیه یا عنبیه سیکلیت، علائم دستگاه ادراری و اسهال مزمن که ممکن است سرنخ هایی برای تشخیص ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]علائم اصلی - of، enthesitis، iritis یا iridocyclitis، علائم ادرار و اسهال مزمن هستند که ممکن است نشانه های تشخیص بیماری را ارائه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The iritis of different degrees were all controlled medically after three to five days.
[ترجمه گوگل]عارضه با درجات مختلف همه بعد از سه تا پنج روز از نظر پزشکی کنترل شد
[ترجمه ترگمان]The درجات مختلف بعد از سه تا پنج روز از نظر پزشکی کنترل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The iritis sphincter and pupil enlarging muscle can regulate the size of the pupil quickly.
[ترجمه گوگل]اسفنکتر عنبیه و عضله بزرگ کننده مردمک می تواند اندازه مردمک را به سرعت تنظیم کند
[ترجمه ترگمان]گسترش دادن ماهیچه و رشد ماهیچه می تواند اندازه شاگرد را به سرعت تنظیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusions After controlling the iritis, cataract extraction and secondary IOL implantation will play an important role indecrease the postoperative complications and visual rehabilitation.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری پس از کنترل عارضه، استخراج آب مروارید و کاشت IOL ثانویه نقش مهمی در کاهش عوارض بعد از عمل و توانبخشی بینایی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بعد از کنترل the، استخراج cataract و کاشت IOL ثانویه نقش مهمی در پیچیدگی های postoperative و توان بخشی بینایی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No signs of iritis, ptosis, or ocular movement limits were found.
[ترجمه گوگل]هیچ نشانه ای از سوزش، پتوز، یا محدودیت حرکت چشم یافت نشد
[ترجمه ترگمان]هیچ نشانی از iritis یا ptosis یا limits متحرک دیده نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After the operation common complications are corneal endothelial edema, and iris entrapment iritis and also posterior capsule muddy, cystoid macular edema and so on.
[ترجمه گوگل]عوارض شایع بعد از عمل ادم اندوتلیال قرنیه و عنبیه گیر افتادن عنبیه و همچنین گل آلود شدن کپسول خلفی، ادم ماکولا سیستوئید و غیره است
[ترجمه ترگمان]پس از این عملیات، عوارض رایج، edema اندوتلیال، و عنبیه به نام iritis و همچنین capsule posterior، ورم macular cystoid و غیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Only after the fifth injection general reaction was found in 43%, which included iritis and complaints of numbness in the fingers and toes, which might decrease its usefulness.
[ترجمه گوگل]تنها پس از تزریق پنجم در 43 درصد واکنش کلی مشاهده شد که شامل سوزش و شکایت از بی حسی در انگشتان دست و پا بود که ممکن است مفید بودن آن را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]تنها بعد از اینکه واکنش عمومی تزریق در ۴۳ % یافت شد که شامل iritis و شکایت از بی حسی در انگشتان و انگشتان بود که ممکن است کارآیی آن را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In 181 Benjamin Brodie became the first physician to document that a patient believed to have active AS had accompanying iritis .
[ترجمه گوگل]در سال 181 بنجامین برودی اولین پزشکی شد که سندی بر این داشت که بیمار مبتلا به AS فعال دارای عارضه عنبیه بود
[ترجمه ترگمان]در ۱۸۱ Benjamin دی Brodie اولین پزشک بود که به این نتیجه رسید که یک بیمار معتقد است که او با iritis همراه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Goniscope and trabecular meshwork could be visualized widely in static state. There were no severe postoperative complications except increased transient IOP and iritis reaction.
[ترجمه گوگل]گونیسکوپ و شبکه ترابکولار را می توان به طور گسترده در حالت استاتیک مشاهده کرد هیچ عارضه شدید بعد از عمل به جز افزایش IOP گذرا و واکنش عارضه وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]Goniscope و trabecular meshwork را می توان به طور گسترده ای در حالت ایستا مشاهده کرد هیچ عوارض جانبی جدی به جز افزایش گذرا و واکنش iritis وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• inflammation of the iris (medicine)

پیشنهاد کاربران

بپرس