iridescence

/ˌɪrɪˈdesns//ˌɪrɪˈdesns/

معنی: نمایش رنگین کمان، نمایش قوس قزحی
معانی دیگر: iridescency نمایش قوس قزحی

جمله های نمونه

1. The golden iridescence of Cassida and its allies is produced by a film of moisture beneath the surface cuticle.
[ترجمه گوگل]رنگین کمانی طلایی کاسیدا و متحدانش توسط لایه ای از رطوبت در زیر کوتیکول سطح ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]The طلایی of و هم پیمانانش توسط یک لایه از رطوبت زیر پوست سطح تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. By the sampling point there is an iridescence on the water which regularly fans out, indicating a seepage of oil.
[ترجمه گوگل]در نقطه نمونه برداری، رنگین کمانی روی آب وجود دارد که به طور مرتب هوا می زند، که نشان دهنده تراوش روغن است
[ترجمه ترگمان]در نقطه نمونه برداری، یک iridescence روی آب وجود دارد که به طور منظم طرفداران را نشان می دهد، که نشان دهنده یک نشت نفت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Using tissue paper will produce an unusual iridescence, as some of the foil will shine through.
[ترجمه گوگل]استفاده از دستمال کاغذی رنگین کمانی غیرمعمولی ایجاد می کند، زیرا مقداری از فویل از بین می رود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از کاغذ بافت، iridescence غیر معمول تولید خواهد شد، زیرا برخی از فویل به درون آن می تابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Exhibiting a milky iridescence like that of an opal.
[ترجمه گوگل]نمایش رنگین کمانی شیری مانند عقیق
[ترجمه ترگمان]ظاهر رنگین کمانی شیری شبیه آن اپال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The costs of melanin - based plumage and iridescence are clearly different from this.
[ترجمه گوگل]هزینه های پر و رنگین بر پایه ملانین به وضوح با این تفاوت دارد
[ترجمه ترگمان]هزینه of based و iridescence به وضوح متفاوت از این است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You can see the iridescence on their faces.
[ترجمه گوگل]رنگ رنگین کمانی را در چهره آنها می بینید
[ترجمه ترگمان] میتونی رنگین کمون رو روی چهره هایشان ببینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The basic colouration is greyish-blue to green, with a pearly iridescence and blue to green iridescent patches on the scales.
[ترجمه گوگل]رنگ اصلی آن آبی مایل به خاکستری مایل به سبز، با رنگین کمانی مرواریدی و لکه های کمانی آبی تا سبز روی فلس است
[ترجمه ترگمان]رنگ سبز خاکستری به رنگ خاکستری - آبی است، با یک مروارید گون آبی و آبی در مقیاس های قوس دار سبز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her glazed porcelain wings billow in a gossamer sweep of iridescence.
[ترجمه گوگل]بال‌های چینی لعاب‌دار او در رنگین کمانی رنگین‌آمیزی می‌چرخد
[ترجمه ترگمان]بال های glazed که پر از قوس قزحی بود از قوس قوس قزحی و قوس قوس قزحی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Oil is always particularly alarming since a very small quantity will quickly cover a large area of water with an unmistakable iridescence.
[ترجمه گوگل]نفت همیشه به ویژه هشدار دهنده است زیرا مقدار بسیار کمی به سرعت منطقه بزرگی از آب را با رنگین کمانی غیر قابل انکار می پوشاند
[ترجمه ترگمان]نفت همیشه به طور خاص هشدار دهنده است چون مقدار بسیار کمی به سرعت یک منطقه بزرگ آب را با an مشخص پوشش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The huge pool of blood in front of her was already assuming the iridescence of coagulation.
[ترجمه گوگل]حوض عظیم خون در مقابل او رنگین کمانی انعقاد را به خود می گرفت
[ترجمه ترگمان]استخر بزرگ خون در مقابل او از قبل به رنگ قرمز of درآمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نمایش رنگین کمان (اسم)
iridescence, iridescency

نمایش قوس قزحی (اسم)
iridescence, iridescency

تخصصی

[نساجی] رنگین کمانی

انگلیسی به انگلیسی

• colorful radiance, rainbow colored display

پیشنهاد کاربران

رنگین تابی ، رنگین نمایی
iridescence ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: پیرارنگ
تعریف: ترکیبی از رنگ های سبز و سرخ و گاه آبی و زرد در پیرامون برخی اَبرهای بالا با زاویۀ حدود سی درجه با خورشید

بپرس