صفت ( adjective )
• : تعریف: tending to promote peace; peaceful; conciliatory.
• متضاد: polemic, polemical
• متضاد: polemic, polemical
irenic
معنی: ارام، ساکن، مسالمت امیز، صلح جو
معانی دیگر: صلح انگیز، آشتی بخش، آشتیانه، آشتی گر، صلح آور (irenical هم می گویند)، صلح جو
irenic(al)
اتشی امیز، صلح امیز، صلح جویانه
بررسی کلمه
مترادف ها
ارام (صفت)
calm, quiet, silent, imperturbable, moderate, gentle, still, stilly, appeasable, peaceful, placid, tranquil, whist, bland, placable, composed, self-composed, daft, sedate, serene, staid, taciturn, irenic, pacific, peaceable, self-possessed, unruffled, waveless
ساکن (صفت)
calm, quiet, still, stilly, resting, inert, static, stationary, motionless, quiescent, irenic, waveless
مسالمت امیز (صفت)
peaceful, irenic
صلح جو (صفت)
irenic, pacifist, pacific, pacificist
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
/aɪˈriː. nɪk/
adjective formal ( UK also eirenic )
encouraging peace or agreement
تشویق/مشوق صلح یا توافق
**********************************************************************************************************
... [مشاهده متن کامل]
مثال؛
He is an engaging writer with irenic sympathy for all his subjects.
A time of war is not the time to be eirenic.
t would be rational for states to move towards a more eirenic mode of international organization.
تشویق/مشوق صلح یا توافق
**********************************************************************************************************
... [مشاهده متن کامل]
مثال؛
مسالمت امیز
Irenic /ʌɪˈriːnɪk / ( adj - formal also eirenic ) – meaning: aiming or aimed at peace.
صلح طلب؛ سازشکارانه؛ مسالمت جو
Example 1: 👇
As tensions rose between the feuding families, they longed for an irenic resolution to their dispute.
... [مشاهده متن کامل]
با بالا گرفتن تنش بین خانواده های متخاصم، آنها در آرزوی راه حلی مسالمت جویانه برای اختلاف خود بودند.
Example 2: 👇
Her irenic approach to conflict resolution often diffused tense situations in the office.
رویکرد سازشکارانه ی او برای حل تعارض اغلب باعث از بین رفتن موقعیت های پرتنش در اداره ( دفتر ) می شد.
Example 3: 👇
The report's irenic and tentative tone should dispel any misimpression.
لحن مصالحه جویانه و غیر قطعی گزارش باید هر گونه برداشت نادرست را از بین ببرد.
صلح طلب؛ سازشکارانه؛ مسالمت جو
... [مشاهده متن کامل]
با بالا گرفتن تنش بین خانواده های متخاصم، آنها در آرزوی راه حلی مسالمت جویانه برای اختلاف خود بودند.
رویکرد سازشکارانه ی او برای حل تعارض اغلب باعث از بین رفتن موقعیت های پرتنش در اداره ( دفتر ) می شد.
لحن مصالحه جویانه و غیر قطعی گزارش باید هر گونه برداشت نادرست را از بین ببرد.