ipso facto


معنی: بالفعل، بواسطه ماهیت خود فعل، در نفس خود، عضویت خود بخودی
معانی دیگر: (لاتین) به صرف همین واقعیت، به همین دلیل

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: by that fact itself.

- A man, ipso facto, cannot bear a child.
[ترجمه شادی حامدی] یک مرد ( مردان ) ، به واسطه یحقیقتِ مردبودن، نمی تواند ( نند ) بچه دار شود ( شوند ) .
|
[ترجمه گوگل] یک مرد، ipso facto، نمی تواند بچه دار شود
[ترجمه ترگمان] یک مرد به خودی خود نمی تواند یک کودک را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. If a crime occurs then there is, ipso facto, a guilty party.
[ترجمه گوگل]اگر جرمی اتفاق بیفتد، به طور مستقیم، یک طرف مجرم وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگر یک جرم رخ دهد، به خودی خود یک حزب گناه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was an outstanding pupil and, ipso facto, disliked by the rest of the class.
[ترجمه گوگل]او دانش آموز ممتازی بود و، ipso facto، بقیه کلاس او را دوست نداشتند
[ترجمه ترگمان]او شاگرد ممتاز و، بود و در نتیجه نیز از سایر بچه ها بدش نمی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is civil war, and civil wars are ipso facto destructive for all involved.
[ترجمه گوگل]این یک جنگ داخلی است و جنگ های داخلی برای همه درگیرها مخرب است
[ترجمه ترگمان]این جنگ داخلی است و جنگ های داخلی به خودی خود برای همه افراد مخرب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Which, ipso facto, is apprehended by its performer as that pattern.
[ترجمه گوگل]که، به طور مستقیم، توسط مجری آن به عنوان آن الگو درک می شود
[ترجمه ترگمان]کدام یک به خودی خود به عنوان یک الگو توسط اجرا کننده آن دستگیر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ipso facto, her innocence was established.
[ترجمه گوگل]بی گناهی او ثابت شد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه بی گناهی او ثابت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The write of the letter is ipso facto an admission of guilt.
[ترجمه گوگل]نوشتن نامه به طور مستقیم اعتراف به گناه است
[ترجمه ترگمان]نوشتن نامه به خودی خود اعتراف گناه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His confession of ignorance of French ipso facto, a confession of unfitness for his present office.
[ترجمه گوگل]اعتراف او به ناآگاهی خود از فرانسه، اعتراف به عدم تناسب با مقام فعلی او
[ترجمه ترگمان]اعتراف او از جهل و عدم اعتراف به علت عدم حضور در دفتر فعلی او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We assert that wild lions can ipso facto not be observed in the Sahara desert.
[ترجمه گوگل]ما ادعا می‌کنیم که شیرهای وحشی را نمی‌توان در صحرای صحرا مشاهده کرد
[ترجمه ترگمان]ما ادعا می کنیم که شیره ای وحشی به خودی خود در صحرای آفریقا دیده نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is an outstanding pupil and, ipso facto, dislike by the rest of the class.
[ترجمه گوگل]او یک دانش آموز برجسته است و، ipso facto، بقیه کلاس را دوست ندارند
[ترجمه ترگمان]او یک شاگرد برجسته است و به خودی خود از بقیه کلاس متنفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The moment a crime is even suspected, it ipso facto, into the category of failures.
[ترجمه گوگل]لحظه‌ای که حتی به یک جرم مشکوک می‌شود، خود به خود در دسته شکست قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]این لحظه یک جرم حتی به خودی خود به عنوان یک گروه از شکست ها در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You cannot assume that a speaker of English is ipso facto qualified to teach English.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید فرض کنید که فردی که به زبان انگلیسی صحبت می کند واجد شرایط لازم برای تدریس زبان انگلیسی است
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید تصور کنید که یک گوینده انگلیسی به خودی خود توانایی آموزش زبان انگلیسی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You admit you fired the gun and we now know that the shot killed the victim so you are, ipso facto(sentence dictionary), responsible for his death.
[ترجمه گوگل]شما اعتراف می کنید که اسلحه را شلیک کرده اید و ما اکنون می دانیم که شلیک گلوله باعث کشته شدن قربانی شده است، بنابراین شما مسئول مرگ او هستید
[ترجمه ترگمان]شما اقرار می کنید که تفنگ را شلیک کردید و اکنون می دانیم که این عکس قربانی را کشت تا شما به خودی خود (فرهنگ لغت)، مسئول مرگ او باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These prejudices are rooted in the idea that every tramp ipso facto, is a blackguard.
[ترجمه گوگل]این پیش داوری ها ریشه در این ایده دارند که هر ولگردی به صورت واقعی یک گارد سیاه است
[ترجمه ترگمان]این خرافات بر این عقیده استوار است که هر ولگرد که در نتیجه عمل خود را ثابت می کند، بی شرف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بالفعل (قید)
actually, really, de facto, ipso facto

به واسطه ماهیت خود فعل (قید)
ipso facto

در نفس خود (قید)
ipso facto

عضویت خودبخودی (قید)
ipso facto

تخصصی

[حقوق] بالفعل، فی نفسه، عملأ

انگلیسی به انگلیسی

• by the fact that -

پیشنهاد کاربران

به طور ذاتی
ماهیتاً
توسط خود واقعیت
به دلیل ماهیت عمل
توسط خود واقعیت
Ipso facto یک عبارت لاتین است که مستقیماً به عنوان "توسط خود واقعیت" ترجمه می شود ، و این بدان معناست که یک پدیده خاص به جای آنکه توسط یک عمل قبلی ایجاد شود ، نتیجه مستقیم ، یک نتیجه حاصل از عمل مورد نظر است. این اصطلاحی هنری است که در فلسفه ، قانون و علوم به کار می رود. ویکی پدیا ( فارسی )
...
[مشاهده متن کامل]

به عنوان یک نتیجه اجتناب ناپذیر
خود به خود
فی النفسه
در این صورت، بدین واسطه ، به این دلیل ، به همین خاطر ،

بپرس