iow
تخصصی
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
In Other Words – یعنی به عبارت دیگر یا به زبان ساده تر این کاربرد رایج تر است، مخصوصاً در پیام های متنی، ایمیل ها، و گفتگوهای آنلاین. مثال: My serotonin levels have risen significantly. IOW, I'm happy. سطح سروتونینم بالا رفته؛ به عبارت دیگر، خوشحالم.
... [مشاهده متن کامل]
Isle of Wight – نام یک جزیره در جنوب انگلستان این کاربرد بیشتر در زمینه های جغرافیایی یا خبری دیده می شود، اما در مکالمات روزمره کمتر رایج است.
🔹 مترادف برای کاربرد اول ( In Other Words ) : to put it differently – simply put – that is to say – in simpler terms – rephrased
🔸 مثال های کاربردی:
The system failed due to a corrupted boot drive. IOW, your computer is broken. سیستم به خاطر خرابی بوت از کار افتاد؛ به عبارت دیگر، کامپیوترت خراب شده.
IOW, we should wait before making a decision. به زبان ساده تر، باید قبل از تصمیم گیری صبر کنیم.
He’s not coming to the party. IOW, we’ll have to go without him. اون نمیاد مهمونی؛ یعنی باید بدون اون بریم.
... [مشاهده متن کامل]
Isle of Wight – نام یک جزیره در جنوب انگلستان این کاربرد بیشتر در زمینه های جغرافیایی یا خبری دیده می شود، اما در مکالمات روزمره کمتر رایج است.
🔹 مترادف برای کاربرد اول ( In Other Words ) : to put it differently – simply put – that is to say – in simpler terms – rephrased
🔸 مثال های کاربردی:
The system failed due to a corrupted boot drive. IOW, your computer is broken. سیستم به خاطر خرابی بوت از کار افتاد؛ به عبارت دیگر، کامپیوترت خراب شده.
IOW, we should wait before making a decision. به زبان ساده تر، باید قبل از تصمیم گیری صبر کنیم.
He’s not coming to the party. IOW, we’ll have to go without him. اون نمیاد مهمونی؛ یعنی باید بدون اون بریم.
پست ، کوتاه ، دون ، فرومایه ، پایین ، اهسته ، پست ومبتذل ، سربزیر ، فروتن ، افتاده ، کم ، اندک ، خفیف ، مشتعل شدن ، زبانه کشیدن ،